کمشنوایی یکی از شایعترین بیماریهای خاموش دوران سالمندی است و از هر دو فرد بالای 75 سال، یک نفر مبتلا به کم شنوایی است. از آنجا که این عارضه به صورت تدریجی بروز پیدا میکند، اکثر مبتلایان خیلی دیر متوجه وجود کمشنوایی خود میشوند. به همین دلیل فرصت طلایی دریافت مداخلات توانبخشی را از دست میدهند. از سوی دیگر کمشنوایی مادرزادی در نوزادان نیز پدیدهای بسیار شایع است. حدود 11-1.2 درصد نوزادان با درجاتی از کمشنوایی متولد میشوند. در صورت عدم شناسایی این نوزادان، پیامدهای جبران ناپذیری در رشد گفتار و زبان و دیگر مهارتهای ارتباطی و اجتماعی ایجاد خواهد شد. از این رو افزایش آگاهی عمومی در مورد کمشنوایی میتواند کمک شایانی به کاهش پیامدهای این عارضه در تمامی گروههای سنی خواهد کرد.
کم شنوایی چیست؟
تمامی صداهایی که در محیط پیرامون خود میشنویم را میتوان بر اساس دو مولفه فرکانس و شدت طبقهبندی کرد. محدوده فرکانسی که برای انسان قابل شنیدن است بین 20 تا 20000 هرتز است اما اکثر صداهایی که به صورت روزانه با آنها سر و کار داریم و بهویژه بسیاری از اصوات گفتاری، در محدوده 100 تا 80000 هرتز هستند. به همین دلیل در اکثر ارزیابیهای شنوایی این محدوده فرکانسی مورد بررسی قرار میگیرد. شدت اصوات نیز برحسب واحد دسیبل اندازهگیری میشود و اصوات مختلف هر یک در محدوده شدتی 0 تا 120 دسیبل قرار میگیرند. معمولا برای نمایش سادهتر این موضوع از تصویری به نام ادیوگرام استفاده میشود. محور افق در این تصویر فرکانس و محور عمودی آن، شدت را نشان میدهد. بعلاوه برای فهم بهتر فرکانس و شدت اصوات مختلف، چند نمونه از صداهای رایج و صداهای گفتاری در این تصویر نمایش داده میشود تا بتوان درک بهتری از مفاهیم شدت و فرکانس پیدا کرد.
افراد جوان هنجار که فاقد هرگونه مشکل یا سابقه مشکل شنوایی هستند قادر به شنیدن اصوات در محدوده 0 تا 25 دسیبل هستند. به عبارت بهتر کمترین شدتی که برای افراد جوان فاقد هرگونه مشکل یا سابقه مشکل شنوایی قابل شنیدن است، به عنوان آستانه نرمال شنوایی (کمترین حد قابل شنیدن) در نظر گرفته میشود. از این رو این محدوده شدتی 0 تا 25 دسیبل را محدوده شنوایی نرمال مینامند. اگر کمترین سطح شدت قابل شنیدن برای فردی، بیشتر از 25 دسیبل باشد (یعنی نیاز باشد که شدت صدا را بیشتر کنیم تا فرد قادر به شنیدن باشد) گفته میشود که این فرد دچار کمشنوایی است. کم شنوایی را میتوان بر اساس 4 مولفه طبقهبندی کرد: زمان شروع کمشنوایی، میزان کمشنوایی، علت کمشنوایی، یکطرفه یا دو طرفه بودن و مدت زمان بروز. در ادامه به تفصیل به شرح هر یک خواهیم پرداخت.
انواع کم شنوایی
بر اساس میزان
میزان کمشنوایی براساس میانگین آستانههای شنوایی در سه فرکانس 500، 1000 و 2000 هرتز تعیین میشود و به 6 درجه خفیف، ملایم، متوسط، متوسط رو به شدید، شدید و عمیق تقسیم میگردد. اصطلاح کمشنوایی خفیف (میانگین آستانه شنوایی سه فرکانس بین 15 تا 25 دسیبل است) فقط در کودکان استفاده میشود، چرا که این گروه سنی برای رشد مهارتهای زبان و گفتار به دقت شنیداری بالاتری نیاز دارند. افراد مبتلا به کمشنوایی ملایم (میانگین آستانه شنوایی سه فرکانس بین 25 تا 40 دسیبل است) صرفا در محیطهای دارای نویز زمینه دچار مشکل میشوند، به همین دلیل ممکن است به راحتی متوجه وجود کمشنوایی خود نشوند. افراد مبتلا به کمشنوایی متوسط (میانگین آستانه شنوایی سه فرکانس بین 40تا 55 دسیبل است) در محیطهای فاقد نویز نیز دچار مشکل خواهند بود و نیاز است که حتما با صدای بلندتری با آنها صحبت شود. استفاده از سمعک برای این میزان از افت شنوایی، بسیار کارآمد میباشد. افراد مبتلا به کمشنوایی متوسط تا شدید (میانگین آستانه شنوایی سه فرکانس بین 55 تا 70 دسیبل است) فقط قادر به شنیدن صداهای بلند هستند و در برقراری ارتباط در محیطهای دارای نویز زمینه مشکلات متعددی را تجربه خواهند کرد. افراد مبتلا به کمشنوایی شدید (میانگین آستانه شنوایی سه فرکانس بین 70 تا 90 دسیبل است) بدون استفاده از سمعک قادر به شنیدن صداهای گفتاری نیستند. افراد مبتلا به کمشنوایی عمیق که میانگین آستانههای شنوایی آنها بیشتر از 90دسیبل است حتی قادر به شنیدن صداهای محیطی باشدت بالا هم نیستند و به طور کامل ارتباط خود را با محیط پیرامون از دست میدهند.
بر اساس نوع
همانطور که میدانید سیستم شنوایی انسان از اجزای متعددی (گوش خارجی، گوش میانی, حلزون و عصب شنوایی) ساخته شده است که هر یک مسئولیت خاص خود را در فرآیند شنیدن به عهده دارند. هر گونه اختلال عملکرد در گوش خارجی و میانی که مسئول انتقال صدا به ساختاری درونی هستند باعث کاهش انرژی منتقل شده به حلزون خواهد شد. از این رو کمشنوایی ایجاد شده را از نوع انتقالی مینامند. اگر حلزون گوش داخلی دچار نقص عملکرد باشد و انرژی دریافت شده از گوش خارجی و میانی را به درستی به فیبرهای عصب شنوایی تحویل ندهد، کمشنوایی حسی ایجاد خواهد شد. و اگر دریافت و انتقال صدا توسط عصب شنوایی به ساختارهای رده بالاتر در مغز دچار اختلال باشد، کمشنوایی عصبی ایجاد میشود. برای مثال در کمشنوایی ناشی از سالمندی، افزایش سن همه ساختارهای حسی و عصبی را دستخوش تغییراتی میکند و نمیتوان به تفکیک مشخص نمود که میزان افت شنوایی حاصل از نقص عملکرد هر جزء چقدر است. به همین دلیل کمشنوایی حاصل را از نوع حسی-عصبی مینامند. در برخی افراد دیگر که هم ساختارهای گوش میانی و هم ساحتارهای گوش داخلی دچار اختلال عملکرد هستند، افت شنوایی ایجاد شده از نوع ترکیبی یا آمیخته خواهد بود.
بر اساس گوش مبتلا
در برخی از اختلالات شنوایی فقط یک گوش درگیر میشود. برای مثال بیماری اریون فقط در یک گوش افت شنوایی ایجاد میکند. اما برخی دیگر از اختلالات به طور همزمان هر دو گوش را به یک اندازه درگیر میکنند. از این یکی دیگر از معیارهای تعریف کمشنوایی، یکطرفه یا دو طرفه بودن آن میباشد.
بر اساس شکل
شکل کمشنوایی به این معناست که فرد در کدام محدوده فرکانسی دارای افت شنوایی است. بر این اساس کمشنوایی ممکن است در فرکانسها بم، زیر، میانی و تمامی فرکانسها باشد. برای مثال بیماری منییر که همراه با سرگیجه حملهای، کیپی گوش و وزوز است در مراحل اولیه فقط در محدوده فرکانسهای بم کمشنوایی ایجاد میکند یا کمشنوایی ناشی از مواجهه با نویز در مراحل اولیه افت شنوایی در محدوده فرکانسهای زیر ایجاد مینماید. هریک از اشکال کمشنوایی مشکلات ارتباطی منحصر به خود را در پی دارند. برای مثال افراد مبتلا به افت شنوایی فرکانس پایین (بم)، در مکالمات تلفنی و شنیدن صدای تلفن مشکل بیشتری دارند و افراد مبتلا به کمشنوایی فرکانس بالا در شنیدن صدای کودکان و خانمها و همچنین در دنبال کردن مکالمات در محیطهای دارای نویز زمینهای درچار چالش میشوند.
بر اساس مدت زمان بروز
یکی دیگر از معیارهای طبقه بندی کمشنوایی مدت زمان پیشرفت آن است. در برخی موارد افت شنوایی از نوع پیشرونده است، یعنی در گذر زمان به تدریج میزان کم شنوایی بیشتر و بیشتر میشود، مانند کم شنوایی ناشی از سالمندی که به تدریج و با افزایش سن میزان افت شنوایی افزایش مییابد. اما در برخی افراد افت شنوایی به طور ناگهانی و طی چند ساعت بروز میکند. برای مثال در مواردی که خونرسانی به گوش داخلی مختل و اصطلاحا فرد دچار سکته گوش میشود، افت شنوایی طی چند دقیقه ایجاد خواهد شد یا در برخی موارد عفونتهای ویروسی طی یک شبانه روز فرد شنوایی خود را از دست میدهد. آنچه در موارد افت شنوایی بسیار حائز اهمیت است، مراجعه فوری به متخصصین گوش و حلق و بینی است تا در سریعترین زمان ممکن اقدامات لازم را به عمل آورده و شنوایی فرد را بازگردانند.
بر اساس زمان شروع
کمشنوایی را میتوان بر اساس زمان آغاز آن به دو نوع «پیش از زبان آموزی» و «پس از زبان آموزی» تقسیمبندی کرد. این نوع طبقه بندی در کودکان حائز اهمیت است.
کودکان در دو الی سه سال ابتدای زندگی خود باید به طور گسترده در معرض محرکات شنیداری قرار بگیرند تا ساختارهای مغزی مسئول گفتار و زبان بر اساس این تجارب شنیداری شکل بگیرند و فعال شوند. اگر کودکی در این دوران که به آن دوران زبان آموزی گفته میشود دچار کمشنوایی شود، به شدت از نظر رشد گفتار و زبان مشکل پیدا خواهد کرد. کمشنوایی پیش از زبانآموزی میتواند از بدو تولد به علت اختلالات ژنتیکی و یا سرخچه وجود داشته باشد (مادرزادی) و یا پس از تولد کودک در اثر ابتلا به برخی بیماریها نظیر زردی بالا و یا مننژیت به آن دچار شود (اکتسابی). به همین دلیل است که تاکید بسیاری بر انجام غربالگریهای دورهای شنوایی در نوزادان و شیرخواران میشود. کودکان قادر به ابراز کلامی مشکل شنیداری خود نیستند و اگر این مشکل به موقع شناسایی نشود و مداخلات لازم برای آنها صورت نگیرد، عواقب جبران ناپذیری برای آنها در بر خواهد داشت.
اگر کودک پس از این دوران طلایی رشد گفتار و زبان، به هر دلیلی دچار کمشنوایی شود به آن کمشنوایی پس از دوران زبانآموزی گفته میشود. این نوع کمشنوایی نیز مشکلات ارتباطی و تحصیلی متعددی برای کودکان ایجاد خواهد کرد اما تاثیر آن بر فرآیند زبانآموزی کمتر خواهد بود. یکی دیگر از نشانههای این نوع کمشنوایی، کیفیت صدای کودکان است که به تدریج به دلیل درست نشنیدن صدای خود، صدای آنها حالت تودماغی پیدا کرده و به صورت مونوتون صحبت خواهند کرد، یعنی جملات آنها آهنگ طبیعی ندارد و کاملا یکنواخت میباشد.
نوع دیگری از کمشنوایی که بر مبنای سن آغاز تعریف میشود، کمشنوایی ناشی از سالمندی یا همان پیرگوشی است. پیرگوشی به دلیل اضمحلال و فرسایش ساختارهای گوش به دنبال افزایش و کهولت سن ایجاد میشود.
راههای تشخیص کم شنوایی در سنین مختلف
روشهای متعددی برای بررسی عملکرد اجزای مختلف سیستم شنوایی وجود دارد که پزشک متخصص با توجه به سن و میزان همکاری بیماران و نیز شکایت اصلی فرد، تستهای مورد نظر خود را تجویز مینماید.
نوزادان و کودکان زیر 3سال
در نوزادان و کودکان زیر دوسال که توان همکاری در ارزیابی شنوایی را ندارند از روشهای فیزیولوژیک استفاده میشود. از جمله روشهای مورد استفاده میتوان به ارزیابی OAE و ABR اشاره کرد که به راحتی میتوان وقتی کودک در خواب است آنها را اجرا نمود. تست OAE علمکرد حلزون شنوایی را مورد بررسی قرار میدهد و تست ABR به شکل دیگری عملکرد حلزون و دیگر ساختارهای عصبی شنوایی را ارزیابی میکند. سوالی که اکثر والدین در حین اجرای این نوع ارزیابیها مطرح میکنند آن است که چرا فرزند من در حین انجام تستها هیچ واکنشی ندارد و آن را نشانه کمشنوایی کودک میدانند. در صورتی که چنین نیست. همانطور که گفته شد تست OAE و ABR دو تست فیزیولوژیک محسوب میشوند و دستگاه پاسخهایی که به صورت طبیعی در هنگام انتقال پیام صوتی به مغز تولید میشوند را ثبت مینمایند و اصلا نیازی به همکاری و واکنش دادن کودک نیست. در صورت نیاز و وجود احتمال عفونتهای گوش میانی، از تست فیزیولوژیک تمپانومتری از استفاده خواهد شد که وضعیت پرده و عملکرد گوش میانی را به دقت معین میکند.
با ین حال امکان انجام ارزیابیهای رفتاری در نوزادان و شیرخواران نیز وجود دارد اما از تکنیکهای خاصی باید استفاده شود. انتخاب روش ارزیابی منوط به صلاحدید متخصصین شنوایی و شرایط کودک میباشد، به عبارت بهتر ضرورتی برای اجرای ارزیابی رفتاری در همه شیرخوران وجود ندارد.
از نوزادی تا 4 ماهگی میتوان برخی واکنشهای کودک را به عنوان مبنای شنیدن قرار داد. برای مثال تغییر الگوی مکیدن، افزایش ضربان قلب و یا الگوی تنفس را در پاسخ به صدا میتوان بررسی نمود.
از سن 6-4 ماهگی به بعد که اکثر شیرخواران توان کنترل حرکات گردن خود را پیدا میکنند نیز میتوان ارزیابیهای رفتاری را متناسب با سن آنها انجام داد. در این روش شیرخوار در آغوش مادر در اتاقک اکوستیک مینشیند. در طرفین آنها و در فاصه معینی دو بلندگو و دو باکس شیشهای تیره وجود دارد. با هر بار ارائه صدا از یکی از بلندگوها، چراغ درون باکس مجاورش نیز روشن میشود تا کودک شرطی شود. پس از چند مرتبه تکرار این مرحله، ابتدا فقط صدا ارائه میشود، وقتی کودک سرش را به سمت صدا چرخاند به منزله تشویق رفتار او چراغ درون باکس روشن میشود. به این ترتیب آزمونگر پیوسته شدت و فرکانس صدا را تغییر میدهد تا به کمترین سطح قابل شنیدن در هر فرکانس برسد.
کودکان بزرگتر از 3 سال و گروههای سنی بالاتر
برای بررسی وضعیت کلی سیستم شنوایی و تعیین وجود کمشنوایی در کودکان بالای 3سال و دیگر گروههای سنی بزرگتر، از ارزیابی ادیومتری تون خالص (و ادیومتری گفتاری)، ارزیابی تمپانومتری و اررزیابی رفلکس آکوستیک استفاده میشود.
ادیومتری تون خالص
یکی از روشهای رفتاری ارزیابی سیستم شنوایی است، به این معنا که برای انجام آن به همکاری خود بیمار نیز احتیاج است. در این تست به ترتیب مجموعهای از صداهای بوغ مانند در فرکانسها و شدتهای مختلف برای بیمار ارائه میشود و او باید با هر بار شنیدن صدا دکمهای را فشار دهد. در سنین پایینتر برای جذاب کردن فرایند ارزیابی و جلب همکاری کودکان، از آنها خواسته میشود با هر بار شنیدن صدا توپی را در سبد بیندازند. سپس به تدریج از شدت صداها کاسته میشود تا کمترین سطح شدت قابل شنیدن در هر فرکانس تعیین گردد. این فرآیند طی دو مرحله انجام میشود، یک مرتبه با قرار دادن یک هدفون روی گوش بیمار و مرتبه دوم با قرار دادن یک وسیله تل مانند به نام ارتعاشگر استخوانی بر روی برجستگی پشت لاله گوش بیمار. به این ترتیب میتوان میزان کمشنوایی، نوع کمشنوایی، شکل کمشنوایی را تعیین نمود.
ادیومتری گفتاری
در افراد مختلف با یک میزان کم شنوایی مشخص، الزاما عملکرد مغز در درک گفتار و به عبارت دیگر محدودیتهای ارتباطی حاصل به یک شکل و اندازه نخواهد بود. به عبارت دیگر باید تعیین شود که مغز تا چه حد توان استفاده از سیگنالهای ورودی به هر گوش را دارد. به این منظور ارزیابی ادیومتری گفتاری باید به عنوان مکمل ادومتری تون خالص انجام شود. در این مرحله دو تست انجام میگیرد. در تست اول، تعدادی کلمه در سطوح شدتی مختلف برای بیمار خوانده میشود و او باید هر آنچه میشنود را تکرار نماید. به این ترتیب کمترین سطح شدت برای درک کلمات تعیین میشود و باید با نتایج ادومتری تون خالص همخوانی داشته باشد. در تست دوم شدت صدا در سطحی که برای بیمار بلند و راحت باشد تنظیم میشود.
و در همان شدت تعدادی کلمه خوانده میشود تا توانایی فرد در فهم و تمایزگذاری بین کلمات تعیین گردد. در سالمندان که سیستم عصبی مرکزی نیز به دنبال فرآیند سالمندی دچار افت عملکرد شده یا در افرادی که مدت زیادی است دچار کمشنوایی شدهاند، نتایج این تست به شدت کمتر از حد قابل انتظار است.
v ارزیابی ایمیتانس
یکی از ارزیابیهای فیزیولوژیک و غیر رفتاری شنوایی است، یعنی برای انجام آن نیازی به همکاری فرد نیست. دارای دو جزء است، در تست اول که تمپانومتری نام دارد وضعیت گوش میانی و پرده گوش بررسی میشود. به این منظور بیمار باید روی صندلی آرام و بیحرکت بنشیند، سپس یک مجموعه هدفون روی سر او قرار میگیرد به طوریکه یکی از گوشیها درون مجرای گوش وی قرار داده میشود. از طریق این گوشی فشار منفی و مثبت به گوش فرد اعمال میشود و نتایج حاصل توسط دستگاه به شکل نمودارهایی به نام تمپانوگرام به ثبت میرسد. تمپانوگرام اطلاعات ارزشمندی در اختیار ما میگذارد که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- وجود یا سابقه وجود پارهگی و سوراخ در پرده تمپان
- وجود التهاب یا عفونت فعال در گوش میانی و تعیین شدت آن
- وضعیت عملکرد زنجیره استخوانچهای گوش میانی
در تست دوم که ارزیابی رفلکس آکوستیک نامیده میشود، صدایی بلند به گوش فرد ارائه شده و واکنش یکی از عضلات گوش میانی وی به صداهای بلند بررسی میگردد. به طور طبیعی انتظار داریم که در یک سطح شدت مشخصی عضله منقبض شده و واکنش نشان دهد. این تست اطلاعات ارزشمندی در رابطه با عملکرد سیستم عصبی شنوایی در اختیار میگذارد و به عنوان مکمل تستهای تمپانومتری و ادیومتری تون خالص به شمار میرود.
پیامدهای کمشنوایی
در کودکی
مغز ما برای داشتن عملکرد نرمال نیاز به دریافت ورودی حسی مناسب و کافی دارد. کمشنوایی به معنای اختلال در ورودی اطلاعات شنیداری به مغز میباشد، به همین دلیل میتواند عوارض متعددی بر عملکر این ساختار مهم برجای بگذارد. به ویژه در سنین پایین که مغز برای رشد و تکامل نیاز به دریافت ورودی بیشتری دارد، این عوارض بیشتر، پایدارتر و جبرانناپذیز خواهند بود.
وقتی نوزادی با کمشنوایی متولد میشود یا درهمان ماههای ابتدایی زندگی دچار این عارضه میگردد، ورودی حسی کافی در اختیار مغز قرار نخواهد گرفت. از این رو روند تکامل مسیرهای عصبی و بخشهایی از مغز که مختص حس شنوایی است سیر تکامل طبیعی خود را طی نخواهند کرد. به این پدیده محرومیت حسی گفته میشود. وقتی مغز ورودی کافی نداشته باشد، برای حفظ کارایی خود شروع به تغییر کاربری میدهد. به عبارت بهتر، وقتی بخشهای شنیداری مغز ورودی شنوایی نداشته باشند، به منظور پیشگیری از آتروفی؛ مغز شروع میکند به انتقال ورودی شایر حواس مانند اطلاعات بینایی یا لامسه به آن مناطق. از این رو اگر مداخلات درمانی و توانبخشی لازم در زمان مناسب صورت نگیرد، پیامدهای حاصل از کمشنوایی غیرقابل بازگشت خواهد شد.
همین مسئله ضرورت انجام غربالگریها و ارزیابیهای دورهای نوزادی و شیرخوارگی را به خوبی نشان میدهد.
یکی دیگر از پیامدهای کمشنوایی در دوران کودکی، عدم تکامل فرآیند رشد زبان و گفتار میباشد. بخشهایی از مغر انسان که به گفتار و زبان مربوطند، برای تکامل خود نیاز به تجربه شنیداری دارند. یعنی هر چه کودک بیشتر در معرض ورودی شنیداری باشد، بیشتر و بهتر تکامل پیدا کرده و سریعتر به مرحله تولید گفتار میرسد. اما کمشنوایی مانعی بر سر راه دریافت تجربه شنیداری است. هر چه شدت کمشنوایی بیشتر باشد، هر چه سن ابتلا به کم-شنوایی پایینتر باشد و هرچه مدت زمان ابتلا به کمشنوایی طولانیتر باشد، یعنی تجربه شنیداری کمتر بوده و اختلالات رشد زبان و گفتار بیشتر و جبرانناپذیرتر خواهد بود. برای مثال براساس نمودار موز شنوایی در افتهای شنوایی فرکانس بالا، منجر به بد شنیده شدن یا شنیده نشدن برخی حروف مانند /س/ میشوند و کودک در زمان صحبت کردن قادر به تولید چنین حروفی نخواهد بود. اما وقتی افت شنوایی فرکانس-های بیشتری را درگیر کند یا شدت بالاتری داشته باشد، مشکلات گفتاری کودک نیز بیشتر خواهد بود. در صورت عدم دریافت مداخلات به موقع، کودکان مبتلا به کمشنوایی در فراگیری واژگان، گرامر و مفاهیم انتزاعی چالش خواهند داشت. همین مسئله سبب بروز مشکلات ارتباطی و تحصیلی در کودکان مبتلا به کمشنوایی میشود.
از سوی دیگ مغز برای جبران نقصان موجود در پردازش اطلاعات شنیدای نیاز دارد تا از ظرفیت بیشتری استفاده کند تا به حداکثر کارایی برسد. از این رو در دیگر پردازشهای خود مانند حافظه و توجه دچار افت عملکرد شده و غالبا به صورت خستگی ذهنی در کودکان مبتلا به کمشنوایی نمود پیدا میکند.
کمشنوایی صرفا به معنای کمشنیدن و مشکل در برقراری مکالمات با دیگران نیست. به عبارت بهتر مشکلات شنیداری فقط یک روی سکه است و مشکلات روانشناختی حاصل از کمشنوایی روی دیگر سکه. وقتی کودکان قادر به برقرای ارتباط کلامی با همسالان خود یا دیگر افراد نباشند، بسیاری از مهارتهای اجتماعی را فرا نخواهند گرفت. همین امر به تدریج منجر به افت اعتمادبهنفس و نقص در تصویر ذهنی کودک از خویش میشود و در ادامه موجب انزوای اجتماعی، اضطراب، افسردگی و کاهش کیفیت زندگی آنها خواهد شد.
نکته حائز اهمیت در رابطه با پیامدهای کمشنوایی این است که شدت عوارض کم شنوایی به عواملی مانند میزان و نوع کم شنوایی، سن شروع، مدت زمان کم شنوایی درمان نشده و ویژگیهای فردی وابسته است. تشخیص زودهنگام، دریافت به موقع مداخلات درمانی و توانبخشی متناسب مانند سمعک یا کاشت حلزون میتواند به بسیاری از پیامدهای کمشنوایی را کاهش و همچنین اثربخشی و کارآمدی این مداخلات را افزایش دهد.
در سالمندان
پیامدهای کمشنوایی به گروه سنی کودکان محدود نمیشود و میتواند از نظر نورولوژیک و سایکولوژیک زندگی بزگسالان و سالمندان را نیز تحتالشعاع قرار دهد. از بارزترین پیامدهای نورولوژیک کمشنوایی در بزرگسالان میتواند به اختلال پردازش شنوایی مرکزی اشاره داشت. به طور کلی پردازش شنوایی مرکزی شامل پردازشهایی مانند جهتیابی صدا، و استخراج و پردازش محرک شنوایی در حضور نویز زمینه، پردازش و ادغام اطلاعات دریافت شده از دو گوش، و …. میباشد. برای اجرای صحیح این پردازشها نیاز به دریافت ورودی شنیداری کافی از هر دو گوش است. در صورت بروز کمشنوایی و عدم دریافت مداخلات لازم، به تدریج این عملکردهای مغزی دچار نقص خواهند شد، به ویژه در گروه سنی سالمندان به طور طبیعی همه عملکردهای مغزی دستخوش تغییر میشوند. برای مثال یکی از مشکلات شایعی که سالمندان همواره آن را مطرح میکنند درک پیامهای گفتاری در محیطهای شلوغ است. در حقیقت سیستم شنوایی مرکزی این افراد دیگر قادر به تفکیک سیگنال گفتاری از نویز زیمنهای نیست، همین مسئله باعث میشود که سالمندان کمشنوا برای درک گفتار در محیطهای پر سر و صدا تقلای بیشتری کنند، یعنی به صورت ناخودآگاه از دیگر ظرفیتهای شناختی مغز خود بیشتر استفاده کرده و در نتیجه زودتر خسته میشوند و به تدریج ترجیح میدهند از مشارکت در بحثها و حضور در محافل اجتماعی پرهیز نمایند. این یعنی افزایش ناامیدی، انزوای اجتماعی، تغییرات خلق و خو، شروع افسردگی و احساس تنهایی. در واقع کم شنوایی صرفا بر توانایی شنیدن صداها اثر نمیگذارد بلکه توانایی فرد در برقراری ارتباط با جهان پیرامونش را تحتالشعاع قرار میدهد.
در سالهای اخیر دانشمندان به یکی دیگر از پیامدهای کمشنوایی در سالمندان پی بردهاند، آلزایمر و زوال شناختی. پژوهشها حاکی از آنند که احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که در میانسالی دچار کمشنوایی شدهاند، 5 برابر بیشتر از افراد فاقد کم شنوایی است. تاکنون مکانیسم دقیقی برای ارتباط بین کمشنوایی و آلزایمر ارائه نشده اما مشاهده شده است که دریافت به موقع سمعک در بزرگسالان مبتلا به کمشنوایی، سیر پیشرفت آلزایمر و اختلالات شناختی را کندتر میکند. یکی از مکانیسمهای احتمالی این است که کمشنوایی موجب استفاده بیشتر فرد از ظرفیتهای شناختی مغز میشود تا درک شنیداری به حداکثر میزان برسد، در مقابل استفاده از سمعک با بهبود عملکرد شنیداری فرد فشار اضافی را از روی ظرفیتهای شناختی برداشته و به نوعی از اضمحلال آن پیشگیری مینماید.
پیشگیری از کم شنوایی یا درمان کمشنوایی
در جهان هستی صرفا در دو گونه از جانوران دیده شده که سیستم شنوایی توانایی بازسازی خود را دارد، پرندگان و دوزیستان. در انسانها سیستم شنوایی بهگونهای طراحی شده که بسیار حساس بوده و درصورت بروز آسیب در حلزون گوش داخلی و مسیرهای عصبی آن امکان جبران و بازسازی وجود ندارد. از این رو کمشنوایی درمانی ندارد و صرفا با انجام مداخلات درمانی (برای برخی از انواع کمشنوایی مانند کمشنوایی انتقالی) و توانبخشی به موقع، از جمله استفاده از سمعک، در موارد خاصی استفاده از کاشت حلزونی، به کارگیری استراتژیهای ارتباطی مانند لبخوانی میتوان عوارض آن را جبران نمود. ممکن است کمشنوایی صرفا به دلیل یک عارضه در گوش میانی ایجاد شده باشد، اما در صورت عدم درمان به موقع آن، پیامدهای حاصل از محرومیت حسی ساختارهای عصبی شنیداری را دستخوش تغییرات جبران ناپذیر نماید. مسئله حائز اهمیت برای به حداقل رساندن عوارض ناشی از کمشنوایی، شناسایی سریع و به موقع این مشکل است که لازمه آن انجام برنامههای غربالگری شنوایی نوزادان و شیرخواران، غربالگری شنوایی دوران کودکی و چکاپ سالانه شنوایی در دوران میانسالی و سالمندی است.
از سوی دیگر با در نظر گرفتن یک سبک زندگی سالم و صحیح میتوان از بروز کمشنوایی پیشگیری نمود یا تا حد امکان سیر پیشرفت آن را کندتر کرد. برای مثال میتوان به این موارد اشاره داشت:
- پرهیز از مواجهه با صداهای بلند مثل صدای انفجار ترقه
- استفاده از محافظهای شنوایی در هنگام نیاز به حضور در محیطهای پر سر و صدا مانند میدان تیر برای سربازان
- عدم استفاده خودسرانه آنتیبیوتیکها
- پرهیز از مصرف دخانیات و الکل
- استفاده بیشتر از مواد غذایی دارای آنتیاکسیدان