ویدئونیستاگموگرافی یکی از مجموعه ارزیابیهایی است که متخصصین گوش و حلق و بینی یا متخصصین مغز و اعصاب برای بیمارانی که از مشکل سرگیجه و عدم تعادل رنج میبرند تجویز مینمایند. این مجموعه ارزیابیها توسط متخصصین شنواییشناسی و با استفاده از تجهیزات ویژهای انجام میشود. نتیجه حاصل از ارزیابی ویدئونیستاگموگرافی به دقت برای پزشکان مشخص میکند که آیا احساس سرگیجه و عدم تعادل ناشی از مشکلات و اختلالات سیستم شنوایی (گوش داخلی- بخش وستیبولار) است یا در سیستم عصبی مرکزی مانند مخچه و …. سپس پزشکان بر اساس نتایج حاصل، روند درمان بیماران (درمان دارویی و یا درمانهای توانبخشی برای سرگیجههایی که منشا آنها گوش داخلی است) را تعیین خواهند کرد.
سیستم وستیبولار بخشی از گوش داخلی است که درعمق استخوان تمپورال جمجمه قرار داشته و در برقراری تعادل بدن نقش دارد. سیستم وستیبولار شامل دو بخش لابیرنت استخوانی و لابیرنت غشایی است. لابیرنت استخوانی همان محفظه ای است که در داخل استخوان تمپورال جمجمه به این سیستم تعلق دارد و مملو از مایعی به نام پری لنف است و در درون خود لابیرنت غشایی را جای میدهد. لابیرنت غشایی نیز شامل دو بخش مجاری نیمدایرهای و وستیبول است که حاوی سلولهای حسی گیرنده و مایع آندولنف است. نحوه استقرار این اجزا در فضای جمجمه به گونه ای است که قادر به شناسایی تمامی حرکات چرخشی و ساده سر هستند.
در هر گوش 3 مجرای نیمدایرهای عمود به یکدیگر وجود دارد. درون این مجاری پر از مایع آندولنف است و در انتهای هر یک از آنها، یک دیواره پوشیده از سلولهای مویی حسی قرار دارد که روی آن با یک ماده ژلاتینی پوشیده شده است. با به حرکت درآمدن مایع درون هر مجرا به دنبال حرکات چرخشی سر، این مایع ژلاتینی به یک سمت منحرف شده و باعث خمیده شدن موهای موجود بر سطح سلولهای مویی زیر خود میشود و در نتیجه سلولها حرکت چرخشی را دریافت کرده و آن را در قالب یک پیام الکتریکی به مراکز عصبی بالاتر هدایت میکنند.
علاوه بر مجاری نیمدایرهای در هر گوش، بخش دیگری تحت عنوان وستیبول وجود دارد که خود در بر دارنده دو جزء اتریکول و ساکول است که به حرکات خطی سر حساسند. در اتریکول یک دیواره سطح افقی پوشیده از سلولهای مویی حسی وجود دارد که برروی آن عالوه بر ماده ژلاتینی، یک لایه از جنس بلورهای کربنات کلسیم نیز هست. از این رو حرکات خطی سر مانند کج کردن سر به سمت یکی از شانهها موجب حرکت لایه ژلاتینی و به عبارتی سر خوردن آن بر روی سلولهای مویی زیرین شده و در نتیجه حرکت سر به شکل پیام الکتریکی کدگذاری و ارسال خواهد شد. ساکول نیز ساختاری همانند اتریکول دارد، با ابن تفاوت که سطح پوسیده از سلولهای مویی آن در راستای عمودی قرار دارد.
اطلاعات دریافت شده از بخش محیطی سیستم وستیبوالر به همراه اطلاعات حاصل از دیگر حواس مانند حس بینایی و حس عمقی، در ساختارهای عصبی مرکزی مورد پردازش قرار گرفته و در نهایت منجر به تولید حرکات رفلکسی سر، چشمها و دیگر اندامهای بدن شده که هدف همه آنها حفظ تعادل کلی بدن و حرکت متناسب چشمها با حرکات سر است تا ثبات بینایی نیز حفظ شود.
برای ارزیابی عملکرد سیستم تعادلی روشهای متعددی مطرح است که از جمله آنها میتوان به ارزیابیهای الکتروفیزیولوژیک (مانند VEMP و ECoG)، پوسچروگرافی و ویدئونیستاگموگرافی اشاره کرد. در ارزیابیهای الکتروفیزیولوژیک، پاسخهای الکتریکی حاصل از فعالیت اندامهای حسی وستیبولار مبنا هستند.
در پوسچروگرافی، به بررسی آن دسته از رفلکسهای وستیبولار پرداخته میشود که با تغییر درثبات و وضعیت ساختار عضلانی بدن به حفظ تعادل بدن کمک میکنند. و در ارزیابی ویدئونیستاگموگرافی، آن دسته از رفلکسهای وستیبولار مورد توجه هستند که منجر به حرکت چشمها و حفظ ثبات دید میشوند. در این مقاله به طور اختصاصی به ارزیابی ویدئونیستاگموگرافی پرداخته خواهد شد.
ویدئونیستاگموگرافی -videonystagmography) VNG) چیست؟
ویدئونیستاگموگرافی (VNG) یک روش ارزیابی سیستم تعادلی است که در آن نوعی از حرکات غیر ارادی چشمها مورد بررسی قرار میگیرد. به این نوع خاص از حرکات غیرارادی چشم، نیستاگموس گفته میشود. به طور معمول، نیستاگموس زمانی رخ میدهد که فرد سر خود را در جهت خاصی حرکت دهد و چشمها بخواهند مطابق با حرکت سر جابجا شوند. اگر نیستاگموس در چنین حالتی که مورد نیاز است، رخ ندهد یا در مواقع دیگری مثلا وقتی فرد ثابت نشسته است، انجام گیرد، احتمال وجود اختالالت سیستم تعادلی مطرح میشود. همانطور که پیشتر گفته شد بخشی از سیستم تعادلی بدن، در گوش داخلی قرار دارد و به عنوان سیستم وستیبوالر شناخته میشود. سیستم وستیبوالر شامل اندامهای حسی و اعصابی است که در کنار سیستم بینایی و ساختار عضلانی گردن و چشمها در برقراری و حفظ تعادل بدن مشارکت میکند. اگر همه اجزای سیستم تعادلی به درستی کار کنند، چشمها متناسب با حرکات سر حابجا خواهند شد و ثبات دید فرد حفظ میشود. اما اختالالت سیستم تعادلی منجر به بروز نیستاگموس خواهد شد که به دنبال آن فرد احساس گیجی و عدم ثبات خواهد داشت. در چنین شرایطی ارزیابی VNG میتواند تعیین کند که آیا منشا مشکلات تعادلی، نقص عملکرد سیستم وستیبولار است یا خیر.
ارزیابی VNG شامل سه مجموعه تست است:
- تستهای اکولوموتور (حرکات چشمی)
- تستهای پوزیشنال
- تست کالریک
از آنجا که مبنای تفسیر نتایج ارزیابیهای سیستم وستیبوالر در ارزیابی VNG، حرکات چشمی است، مجموعه اول ارزیابیها تستهای حرکات چشمی است تا بواسطه آن بتوان نتایج ناهنجاری که صرفا ناشی از اختالل عملکرد در سیستم بینایی است را شناسایی کرده و اشتباها در نتایج ارزیابی عملکرد سیستم وستیبوالر دخالت داده نشود. در تمامی مراحل ارزیابی VNG باید حرکات چشم با دقت ثبت و مورد آنالیز قرار بگیرد. از این رو عینک مخصوص با عنوان گا ِگل بر روی صورت بیمار قرار داده میشود که در بردارنده دو دوربین میباشد.
در برخی مراحل لازم است که محیط ارزیابی کاملا تاریک باشد تا چشمها به سوی منبع نور یا محرک بینایی خاصی منحرف نشوند. ازاین رو درپوش گاگل بسته میشود تا تمامی حرکات چشم فرد با دقت و توسط دوربین مادون قرمز ثبت گردد.
ارزیابی اکولوموتور
ارزیابی ثبات ِگیز (نگاه خیره)
در تست ثبات گیز از فرد خواسته میشود تا به نقاط نورانی که در صفحه مقابل او روشن میشود برای چند ثانیه خیره شود و اگر نقطه جابجا شد فقط با حرکت چشم، و نه با به حرکت درآوردن سر، آن را دنبال کند. این نقاط در مرکز و در زاویه 30درجه نسبت به مرکز در جهات بالا، پایین، چپ و راست روشن میشوند. به این ترتیب توانایی فرد در حفظ نگاه خیره مورد بررسی قرار میگیرد. اگر در این مرحله، چشمهای فرد حرکات اضافی (نیستاگموس) داشته باشد و فرد به راحتی قادر به خیره ماندن بر روی نقاط نباشد، احتمال وجود ضایعات وستیبولار محیطی یا مرکزی مطرح میشود.
نتایج تست به صورت گرافهایی مجزا برای هر چشم ثبت میشود. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید اگر فرد قادر به حفظ نگاه خیره باشد، نمودار (خط آبی) به شکل یک خط صاف و مطابق با نمودار مربوط به نقطه نورانی (خط زرد) خواهد بود. اما اگر چشمها نیستاگموس داشته باشند، به جای خط صاف، یک خط مضرسی ثبت خواهد شد. هم چنین ممکن است فرد با تاخیر قابل توجهی نگاهش را روی نقطه مورد نظر خیره کند که در گراف ثبت شده نمودار مربوط به چشم با فاصله قابل توجهی از نمودار مربوط به نقطه نورانی قرار خواهد گرفت.
ارزیابی ساکاد (حرکات پرشی چشم)
ساکاد به معنای حرکات سریع و ارادی چشم است که با هدف حفظ دقت بینایی در مواقعی که محرک بینایی حرکات ناگهانی و سریع دارد، انجام میگیرد. در این تست از فرد خواسته میشود تا با حرکات چشم نقطه نورانی را که روی صفحه مقابل فرد حرکات پرشی و ناگهانی دارد را بدون حرکت دادن سر تعقیب کند. سپس حرکات چشم وی از نظر 3 پارامتر مورد آنالیز قرار خواهد گرفت:
- نهفتگی: فاصله زمانی بین شروع حرکت نقطه نورانی و حرکت چشم
- سرعت: سرعت جابجایی چشم برای رفتن به موقعیت جدید و
- دقت: آیا میزان جابجایی چشم متناسب با جابجایی نقطه نورانی بوده و یا کمتر یا بیشتر جابجا شده است.
اختلال در هر یک از این سه مولفه نشانگر وجود نقص عملکرد در سیستم عصبی مرکزی است که از جمله آنها میتوان به میاستنی گراویس، ضایعات هستههای حرکتی چشم و…اشاره کرد. چنین ناهنجاریهایی در ضایعات محیطی مشاهده نمیشوند.
ارزیابی حرکات تعقیب آرام چشم
در این تست توانایی فرد در دنبال کردن یک نقطه نورانی متحرک در میدان بینایی او بررسی میگردد و از وی خواسته میشود که نقطهای که در صفحه مقابلش به سمت چپ و راست و یا بالا و پایین به آرامی حرکت میکند را دنبال نماید. حرکات متناسب چشم باحرکت نقطه نورانی یک مولفه در تفسیر نتیجه این تست است. در برخی افراد که اختلال عملکرد در سیستم بینایی وجود دارد، فرد نمیتواند با سرعتی مناسب محرک را دنبال کند و اصطلاحا عقب میماند و مجبور میشود با حرکات پرشی (ساکاد) این عقب افتادگی را جبران نماید. این حالت در سالمندان شایعتر است اما به عنوان اختلال در نظر گرفته نمیشود. یکی دیگر از مولفههای مورد توجه، حرکت متقارن در حرکات دو چشم است که در برخی ضایعات سیستم عصبی مرکزی از جمله ضایعات مخچه، عدم تقارن حرکات تعقیب آرام چشم دیده میشود.
ارزیابی اپتوکینتیک
تصور کنید در ایستگاه مترو هستید و قطاری با سرعت از مقابل شما میگذرد. به طور ناخواسته و غیرارادی چشمها در جهت حرکت قطار، تا انتهای میدان حرکتی خود میروند و مجددا با سرعت به نقطه مرکزی بازگشته تا همین روند را دوباره تکرار کنند. این حرکت رفت و برگشتی که یک جزء آهسته و یک جزء سریع و پرشی دارد را نیستاگموس اپتوکینتیک مینامند. در واقع نیستاگموس اپتوکینتیک یکی دیگر از حرکات رفلکسی و غیر ارادی چشم است که وقتی سر ثابت است به فرد امکان دنبال کردن شی متحرک را میدهد. عدم توانایی در تولید رفلکس اپتوکینتیک و تولید نامتقارن آن همگی نشان از وجود نقص در سیستم عصبی مرکزی هستند.
برای انجام ارزیابی اپتوکینتیک گاگل را روی صورت فرد گذاشته و از فرد خواسته میشود بدون حرکت سر به تصویر متحرک مقابلش نگاه کند. این تست برای حرکات در هردو جهت چپ و راست و نیز در سرعتهای مختلف انجام میگیرد. سرعت و میزان حرکات چشم یک فرد نرمال متناسب با سرعت و میزان حرکت شی مقابل در هر دو جهت است.
اگر پاسخ اپتوکینتیک ناهنجار فقط برای حرکت در یک جهت باشد، احتمال منشا آن اختلال در سیستم وستیبولار است. که لازمه تایید آن وجود نیستاگموس خودبخودی است، در غیر این صورت منشا آن اختالالت سیستم عصبی مرکزی است.
ارزیابی پوزیشنال
ارزیابی نیستاگموس خودبخودی
پیش از شروع ارزیابیهای پوزیشنال، باید حرکات خودبخودی چشم فرد در تاریکی مطلق (زیرا وجود هدف بینایی یا نور در برخی موارد باعث سرکوب این نوع حرکات چشمی و پنهان ماندن آن از دید پزشک میشود) بررسی شود. چرا که وجود نیستاگموس خودبخودی همه نتایج ارزیابیهای پوزیشنال را تحت الشعاع قرار میدهد. به این منظور فرد در حالت معمول مینشیند، درپوش گاگل را بسته و از او خواسته میشود به مقابل خود نگاه کند. سپس برای حدود 10 ثانیه حرکات چشم فرد در تاریکی مطلق ثبت خواهد شد. اگر فرد در این حالت نیستاگموس نداشته باشد، به سراغ مراحل بعدی ارزیابیها میرویم.
اما اگر نیستاگموس خودبخودی به ثبت برسد، باید دید که آیا در حضور محرکت بینایی تغییری در مولفههای آن (سرعت و جهت نیستاگموس) ایجاد میشود یا خیر. به این منظور یک نقطه نورانی در گاگل روشن شده و از فرد میخواهیم که به آن خیره شود. اگر نیستاگموس بدون تغییر باقی بماند، منشا آن اختلال در سیستم مرکزی است. برای مثال اگر نیستاگموس پایینزن باشد نشانه وجود اختلالاتی همچون اماس، ضایعات مخچه و یا مسمویتهای دارویی است. یا اگر نیستاگموس باالزن باشد، احتمال وجود تومورهای مغزی یا ساقه مغز مطرح میشود. اما اگر با خیره شدن فرد به نقطه نورانی نیستاگموس از بین برود، به معنای وجود اختلال در سیستم وستیبولار محیطی میباشد؛ مانند التهاب عفونی عصب وستیبولار، بیماری منییر و ….
ارزیابیهای پوزیشنال مرحله اول (پوزیشنهای استاتیک)
در این مرحله به دنبال آن هستیم که آیا تغییر موقعیت (پوزیشن) سر و بدن نسبت به محور جاذبه باعث ایجاد نیستاگموس میشود یا خیر، به همین دلیل به نیستاگموس ثبت شده در این مرحله نیستاگموس پوزیشنال گفته میشود. در هر دو نوع ضایعات محیطی و مرکزی احتمال بروز نیستاگموس پوزیشنال وجود دارد، به همین دلیل هدف بعدی در این ارزیابی، افتراق ضایعات محیطی از مرکزی نیز میباشد.
معمولا این تست در پوزیشنهای خوابیده به پشت، خوابیده به پشت و سر به سمت راست، خوابیده به پشت و سر به سمت چپ، خوابیده به پهلوی چپ و راست، و در افرادی که فاقد مشکالت نخاع و گردن باشند، در موقعیت خوابیده به پشت و سر آویزان از لبه تخت انجام خواهد شد. در همه مراحل پزشک سر بیمار را با دستان خود نگه میدارد تا زاویه مناسب سر حفظ شده و همچنین فشاری به گردن فرد اعمال نشود. لازم به ذکر است که تمامی مراحل با گاگل بسته و در تاریکی مطلق انجام میگیرد و فرد باید به نقطهای فرضی در مقابل خود نگاه کند. در صورت ثبت نیستاگوس پوزیشنال، نقطه نورانی در گاگل روشن خواهد شد که بتوان منشا محیطی و مرکزی نیستاگموس را شناسایی نمود.
در افراد نرمال در هیچ یک از پوزیشنها نیستاگموسی ثبت نمیشود و نمودار حرکات چشمی نسبتا صاف خواهد بود. اما در افراد دارای ضایعات پاتولوژیک نیستاگموسهای عمودی و یا افقی دیده میشود. در افراد دچار ضایعات سیستم عصبی مرکزی مانند اختلالات مخچه، اماس، سکته مغزی و برخی سندرومها نیستاگموس پوزیشنال عمودی مشاهده میشود که با روشن کردن چراغ درون گاگل هم از بین نمیروند. در ضایعات محیطی سیستم وستیبولار مانند التهاب یکطرفه عصب وستیبولار، ضایعات اندامهای اتولیتی (اتریکول و ساکول) و BPPV مجرای افقی نیز ممکن است نیستاگموسهای پوزیشنال رویت شود که با روشن کردن نقطه نورانی درون گاگل از شدت آنها کاسته یا به طور کامل حذف میشوند.
ارزیابیهای پوزیشنال- مرحله دوم (پوزیشنهای داینامیک)
در این مرحله، هدف بررسی عملکرد مجاری نیمدایرهای در حین حرکات چرخشی است. به عبارت دیگر این دسته از ارزیابیها که با عنوان مانور Hallpike-Dix شناخته میشود، مختص تشخیص بیماری BPPV است و براساس نتایج آن می توان گوش و مجرای مبتال را با دقت تشخیص داده و برنامه توانبخشی اختصاصی آن را در اختیار بیمار گذاشت.
برای انجام این مانور ابتدا باید گاگل بسته را روی صورت بیمار قرار داد. بعد از بیمار میخواهیم که دستهایش را به صورت ضربدری روی سینه خود قرار دهد. سر او را 45 درجه به راست چرخانده و بعد از او میخواهیم در حالیکه چشمهای خود را باز نگه میدارد و سرش در همان زاویه قرار دارد، طی 3 شماره روی تخت دراز بکشد. در این حالت باید سر بیمار از لبه تخت آویزان شود و حدود 60-30 ثانیه در همان پوزیشن باقی بماند. سپس مجددا بیمار باید با سرعت به حالت نشسته بازگردد و 60-30 ثانیه در همان حالت نشسته بماند تا علائم ایجاد شده رفع شوند. آزمونگر در تمام مراحل سر و گردن بیمار را با دستان خود حمایت میکند و اجازه نمیدهد فشار اضافی بر گردن وی اعمال گردد. مجددا این مراحل باید برای سمت مقابل نیز انجام شود.
در افراد نرمال هیچ یک از مراحل سرگیجه یا نیستاگموس ایجاد نخواهد شد. اما در افراد مبتلا به BPPV حرکت شتابدار از پوزیشن نشسته به خوابیده موجب تحریک شدن گوش مبتلاخواهد شد و فرد دچار سرگیجه شده و نیستاگموس به ثبت خواهد رسید. چرا که حرکت شتابدار باعث به حرکت در امدن بلورهای کربنات کلسیم معلق در مجرا شده و به سلولهای مویی موجود در مجرا فشار اعمال میکند. جهت نیستاگموس ثبت شده به پزشک در تشخیص گوش و مجرای مبتلا کمک خواهد کرد.
ارزیابی کالریک
در تست کالریک با دستگاهی تخصصی هوای گرم و سرد به داخل مجرای گوش خارجی افراد دمیده میشود تا به این شکل سیستم وستیبولار فرد تحریک شود. همانطور که بیشتر گفته شد درون سیستم وستیبولار مملو از مایع اندولنف است، به همین دلیل افزایش و کاهش دمای این مایع موجب افزایش و کاهش حجم آن شده و به نوعی موجب به حرکت درآمدن آن در درون سیستم خواهد شد. از این رو سلولهای مویی به صورت مصنوعی تحریک شده و پیام دریافتی را به مراکز باالتر انتقال خواهند داد. در واقع در این تست به دنبال بررسی میزان پاسخگو بودن و کارآمدی سیستم وستیبولار هر گوش به تنهایی به تحریکات وستیبولار و نیز بررسی میزان تقارن عملکرد دو سمت هستیم. اگر فرد در یک یا هر دو گوش خود تقص عملکرد سیستم وستیبولار داشته باشد نتایج مربوط به تحریک آن گوش ضعیفتر از مقادیر نرمال خواهد بود و به این ترتیب اطالعات تشخیصی ارزشمندی در اختیار پزشک خواهد گذاشت. از جمله این اختلالات میتوان به البیرنتیت و نوریت عصب وستیبوالر اشازره داشت. الزم به ذکر است که در این تست صرفا عملکرد مجرای نیمدایرهای افقی و عصب وستیبولار هر گوش ارزیابی میشود و دو مجرای نیمدایرهای دیگر و اندامهای اتولیتی مشارکتی ندارند. در برخی از کلینیکها به جای هوای گرم و سرد، از آب گرم و سرد استفاده میشود.
پیش از انجام تست لازم است که به چند نکته توجه شود. بیمار باید از 48 ساعت قبل، تمامی داروهای مربوط به سرگیجه و داروهای آرامبخش و خواب آور خود را قطع کند. همچنین توصیه میشود که پیش از مراجعه برای ارزیابی از مصرف غذای سنگین پرهیز کند، زیرا ممکن است حین ارزیابی دچار حالت تهوع شود. بعلاوه حتما باید معاینه اتوسکوپی برای وی انجام گیرد تا از شکل مجرای گوش خارجی، عدم انسداد مجرا با جرم گوش و سالم بودن پرده تمپان اطمینان حاصل شود. جرم گوش حتی به مقدار اندک هم باعث میشود که تحریک دمایی به طور کامل به اندامهای گوش داخلی نرسد و نتایج حاصله معتبر نباشند. به همین دلیل در صورت نیاز باید بیمار برای خارج کردن جرم گوش به پزشک متخصص ارجاع داده شود. همچنین وجود هرگونه منفذ یا پارهگی در پرده تمپان، میزان تحریک دمایی که به گوش داخلی میرسد را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از این رو باید در تفسیر نتایج این مورد را لحاظ کرده و نیز از اجرای تست با آب پرهیز نمود. نکته حائز اهمیت بعدی در معاینه اتوسکوپی، بررسی شکل و زاویه مجرای گوش خارجی است. چرا که سر دستگاه ارائه کننده تحریک باید در نزدیکی پرده تمپان قرار بگیرد تا تحریک مناسبی به سیستم وستیبولار اعمال شود و نتایج حاصله از اعتبار کافی برخوردار باشند.
برای انجام ارزیابی کالریک فرد باید با گاگل بسته به پشت روی تخت دراز بکشد و سرش 30 درجه باالتر قرار بگیرد. سپس برای او توضیح داده میشود که طی چند مرحله هوای گرم و سرد به درون مجرای هر دو گوش او دمیده میشود و ممکن است حین ارزیابی احساس سرگیجه و حالت تهوع پیدا کند. باید به بیمار اطمینان داد که این حالت موقت و کامال تحت کنترل است و جای هیچ کونه نگرانی وجود ندارد. بیمار باید در تمام طول ارزیابی چشمان خود را باز نگه دارد) علیرغم داشتن احساس ناخوشایند سرگیجه (و به سوالاتی که از او پرسیده میشود پاسخ دهد. سپس برای شروع تست، تحریک هوایی گرم به مدت 60ثانیه به یک گوش فرد ارائه خواهد شد، بعد از اتمام ارائه محرک از بیمار خواسته میشود که با تمرکز به سواالتی که از او پرسیده میشود پاسخ دهد. این سوالات صرفا برای متمرکز نگه داشتن بیمار است و ممکن است سوالاتی مانند شمردن معکوس اعداد یا نام بردن شهرهایی که با حرف خاصی شروع میشوند باشد.
سپس نقطه نورانی درون گاگل روشن میشود و بیمار باید برای چند صد ثانیه به آن خیره شود. بعد از گذشت 3 الی 5 دقیقه همین مراحل برای گوش مقابل و برای محرک هوای سرد صورت خواهد گرفت.
پاسخ حاصل از هر مرتبه ارائه محرک به شکل نیستاگموس به ثبت میرسد. زمان شروع پاسخ، شدت آن، زمان پایان یافتن آن و تغییرات آن در حین روشن کردن نقطه نورانی درون گاگل همگی مولفه هایی هستند که در تفسیر نتیجه ارزیابی کالریک مورد استفاده قرار میگیرند.
ملاحظات پیش از مراجعه برای انجام ارزیابی ویدئونیستاگموگرافی
- 48 ساعت پیش از جلسه ارزیابی، مصرف داروهای زیر باید متوقف گردد:
- قرصهای ضد آلرژی و ضد احتقان مانند آنتیهیستامین
- قرصهای آرامبخش و خوابآور مانند والیوم و دیازپام
- قرصهای مسکن و کدئیندار
- قرصهای شلکننده عضالت
- قرصهای ضد سرگیجه
- حتما لباس و کفش راحت پوشیده شود.
- صورت باید تمیز و بدون آرایش باشد، خصوصا چشمها. در صورتیکه فرد آرایش دائمی دارد، باید با مداد آرایشی سفید آنها را بپوشاند.
- اگر فرد از لنزهای تماسی استفاده میکند باید آمادگی داشته باشد که در صورت لزوم آن را از چشم خود خارج نماید.
- 4 ساعت پیش از مراجعه، غذای جامد مصرف نشود.
- 4 ساعت پیش از مراجعه، سیگار مصرف نشود.
- از شب قبل از مراجعه، مصرف چائی و قهوه متوقف شود.
- به دلیل اینکه ممکن است طی ارزیابی فرد دچار سرگیجه شود، بهتر است با همراه مراجعه نماید.