به کمک هم، کیفیت زندگی را تغییر میدهیم
together, we change live
جرم گوش (که با نام «سرومن/Cerumen» یا «وکس گوش/Wax Ear » شناخته میشود) بخشی مفید و طبیعی از سیستم دفاعی بدن است که نقش مهمی را در سالمت گوش ایفا میکند. این ماده در حالت طبیعی میبایست بهطور خودکار از گوش خارج شود؛ اما علیرغم مزایای زیادی که دارد، تولید بیشازحد و یا اختلال در روند خروج آن از گوش، مجرای گوش را مسدود کرده و مشکالتی را ایجاد میکند. سرومن فشرده (Cerumen Impacted) یکی از شکایات رایج در بیماران مراجعهکننده به متخصص گوش و حلق و بینی؛ بهویژه سالمندان است. با این وجود، فیزیولوژی، اهمیت بالینی و روشهای درمان آن چندان شناخته شده نیست. بنابراین در این مقاله به بررسی علل و عالئم انسداد مجرای گوش بر اثر جرم و درمانهای رایج این عارضه میپردازیم.
خالصه مطالب:
- جرم گوش چگونه تولید می شود؟!
- جرم گوش چند نوع است؟!
- جرم گوش چه مزایایی دارد؟!
- آیا الزم است گوش های خود را به صورت روزمره تمیز کنیم؟!- علت تجمع سرومن در مجرای گوش (Impaction Cerumen) چیست؟! - تجمع سرومن در مجرای گوش (Impaction Cerumen) چه علائمی دارد؟!
- روشهای درمان تجمع سرومن در گوش
یک سوم خارجی مجرای گوش غضروفی و دوسوم داخلی آن استخوانی است. در بخش استخوانی مجرا، پوست مستقیما بر روی استخوان قرار گرفته است. اما در بخش غضروفی، در زیر پوست فولیکولهای مو، غدد چربی و غدد سرومن وجود دارند. غدد چربی لیپیدها و غدد سرومن پپتیدها را به درون مجرای گوش ترشح میکنند. جرم گوش در واقع ترکیبی از ترشحات غدد چربی و سرومن موجود در مجرا، سلولهای پوستی مرده (کرنئوسیت ها)، موهای کنده شده از مجرا، باکتریها و گرد و غبار و ذرات خارجی که وارد گوش شدهاند، میباشد. عالوه بر این مواد، جرم گوش حاوی کراتین نیز هست. کراتین مادهای است که سطح پوست بدن، موها و ناخنها را می پوشاند و سبب استحکام و مقاومت آنها میشود. به طور میانگین، سرومن گوش حاوی 06 %کراتین است. هرچه میزان کراتین موجود در سرومن بیشتر باشد، سرومن سختتر خواهد بود؛ در حالی که در سرومن نرم، کرنئوسیتها غالب هستند. به طور کلی میتوان گفت سرومن از لحاظ میکروبیولوژی شامل اسیدهای چرب، الکل، ذرات خارجی و گردو غبار و کلسترول میباشد. میزان تولید سرومن، رنگ و ترکیبات آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
در حالت کلی، سرومن گوش بر اساس جنس و رنگ طبقه بندی میشود. سرومن از نظر جنس، به دو نوع خشک (سخت) و مرطوب (نرم) تقسیم میشود که هر فرد بسته به شرایط ژنتیکی، محیط زندگی، سن و برنامه غذایی، میتواند یکی از این دو نوع سرومن را داشته باشد.
1 -سرومن مرطوب (نرم): این نوع سرومن رنگ روشن یا قهوهای تیره داشته و چسبناک است. چسبندگی آن نیز به دلیل وجود درصد باالی لیپید (چربی( و رنگدانه (مالنین) میباشد. سرومن مرطوب اغلب در جمعیتهای سفید پوست و آفریقایی دیده میشود.
2 -سرومن خشک (سخت): این نوع سرومن به رنگ خاکستری یا قهوهای بوده و حالت شکننده دارد، نسبت به سرومن مرطوب حاوی لیپید و رنگدانهی کمتری است و اغلب در ساکنین خاور میانه، آمریکا و اروپای شرقی دیده میشود.
رنگ سرومن نیز میتواند حاوی اطالعاتی باشد:
1 -سفید و برفکی: نشاندهندهی فقدان مواد شیمیایی تولیدکننده بوی بدن است. به عبارت دیگر هرچه رنگ سرومن تیرهتر و چسبندهتر باشد، نشاندهنده فعالیت بیشتر غدد عرق است و بالعکس هرچه رنگ آن روشنتر باشد، نشاندهنده تعریق کمتر فرد است.
1 -قهوهای روشن، نارنجی یا زرد: نشاندهندهی سلامت کامل است. کودکان معمولا جرم گوش نرمتر و روشنتری دارند.
2 -قهوهای تیره یا سیاه: نشاندهندهی کهنه بودن سرومن است. در واقع رنگ تیرهی سرومن ناشی از باکتریها و ذرات خارجی گیر افتاده در آن است. البته با افزایش سن نیز رنگ سرومن تیرهتر و جنس آن خشکتر میشود. چنانچه رنگ قرمز در سرومن دیده شود، میتواند نشاندهندهی آسیبی در مجرای گوش باشد که منجر به خونریزی شده است.
سرومن یا جرم گوش اسیدی بوده، خاصیت ضد باکتریایی و ضد قارچی داشته، برای تمیز نگه داشتن گوشها تولید میشود و با گیر انداختن گرد و غبار و ذرات خارجی از گوش میانی و داخلی محافظت میکند. همچنین با خاصیت آب گریزی خود مانع تجمع آب در مجرای گوش میشود(ماندن طولانی مدت آب و رطوبت درون مجرای گوش سبب عفونت میشود.) بوی جرم گوش نیز از ورود حشرات به مجرای گوش جلوگیری میکند و چنانچه حشرهای وارد مجرای گوش شود، حالت چسبندگی سرومن مانع رسیدن حشره به پرده تمپان و آسیب به آن میگردد.
به طور کلی تصور بر این است که سرومن به عنوان سد دفاعی گوش عمل میکند؛ اما نکتهی مهم این است که عملکرد سرومن به عنوان بخشی از سیستم دفاعی بدن تا حدودی نادرست میباشد. به عنوان مثال اگر سرومن نقش مهمی را در سیستم دفاعی ایفا میکند، انتظار میرود ترکیبات آن در پاسخ به عفونتها تغییر کند. مثلا میبایست قرار گرفتن در معرض باکتریها، ترکیبات ضد باکتری موجود در سرومن را افزایش دهد. این در حالی است که مطالعات نشان دادهاند سرومن بیماران مبتالا به اوتیت خارجی (عفونت مجرای گوش) نسبت به افراد هنجار، نهتنها حاوی مقدار بیشتری اسیدهای چرب آنتی باکتریال نیست؛ بلکه میزان تولید سرومن نیز در این بیماران کاهش مییابد که علت این امر ناشناخته است. همچنین با این فرض که سرومن نقش دفاعی دارد، میبایست در فصول سرد سال که احتمال عفونت گوش بیشتر است، میزان تولید آن هم افزایش یابد که چنین اتفاقی تاکنون اثبات نشده است. حتی مطالعات میکروبیولوژیک نشان دادهاند که سرومن یک محیط غنی را برای رشد میکروارگانیسمها فراهم میکند؛ بهگونهای که ریسک عفونت گوش در افراد دچار انسداد مجرای گوش بر اثر سرومن فشرده بیشتر از سایرین است. بنابراین بر اساس این شواهد، تنها وظیفهی سرومن فراهم کردن مکانیسمی برای دفع کراتین تولیدشده در مجرای گوش و جلوگیری از رسیدن عوامل خارجی به پرده تمپان است.
در قسمتهای مختلف بدن، سلولهای پوستی مرده از طریق اصطکاک و سایش پوست برداشته میشوند؛ اما واضح است که چنین امکانی در عمق مجرای گوش وجود ندارد. لایه خارجی و اپیدرمی پرده تمپان و مجرای گوش، از مرکز پرده تمپان رشد کرده و سلولهای پوستی مرده و سرومن را به سمت بیرون مجرا هدایت میکند. این ویژگی که اصطالحا «مهاجرت /Migration » نامیده میشود، کاملا منحصر به همین قسمت از بدن است و سرعت آن 1-5/6 میلیمتر در روز میباشد. این مهاجرت پوستی عالوه بر تمیز کردن مجرای گوش، امکان التیام سریع و خودبخودی پرفوراسیون (پارگی) پرده تمپان را فراهم میکند. علاوهبراین، حرکات فک بر اثر جویدن و یا صحبت کردن نیز به خارج شدن طبیعی جرم گوش کمک میکند. بنابراین در شرایط طبیعی نیازی نیست که گوشهای خود را بهصورت روزمره تمیز کنید. حتی شستن مرتب گوش مضر است؛ زیرا راه را برای آسیب پرده تمپان باز میکند. توصیه میشود نهایتا گوشهای خود را هر 2 یا 4 هفته یک بار تمیز کنید.
انسداد مجرای گوش بر اثر تجمع سرومن ممکن است برای هر کسی رخ دهد. تقریبا 16 %کودکان و 5 %بزرگسالان حداقل یک بار در زندگی خود با چنین اتفاقی مواجه میشوند. از نظر پاتوبیولوژیک، فشردگی سرومن میتواند ناشی از شکست در تجزیه کراتینوسیتهایی باشد که به طور طبیعی به عنوان بخشی از تغییرات پوستی در مجرای گوش تولید میشوند. همانطور که گفتیم، هرچه سرومن سختتر باشد، کراتین بیشتری دارد. بنابراین احتماال افرادی که مستعد اپیزودهای عودکنندهی تجمع سرومن هستند، مقدار کافی از مواد تخریبکنندهی کراتینوسیتها را در بدن خود ندارند. عالوه بر این، کاروتن (جزئی از ویتامین A)هم ممکن است از طریق هایپرپالژی پوستی و افزایش فعالیت غدد سرومن، تولید سرومن و ریسک فشردگی سرومن را افزایش دهد. البته این موارد (عدم تجزیه کراتینوسیت ها و اثر کاروتن) بهعنوان بیماری یا اختالل محسوب نمیشوند و گفته میشود گوش فرد به طور طبیعی سرومن زیادی تولید میکند.
سایر فاکتورهایی که میتوانند ریسک تجمع سرومن در گوش را افزایش دهند، عبارتند از:
گاهی فرایند مهاجرت اپیدرم در مجرای گوش دچار اختلال میشود و یا به دلایل مختلفی تولید سرومن توسط غدد درون مجرا افزایش مییابد که نتیجهی آن تجمع سرومن در مجرای گوش خواهد بود. میتواند سرومن فشرده میتواند سبب عالئم ناخوشایندی شود که گاهی عدم درمان آن تبعات جدی را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین جهت اطمینان از علت وجود هر یک از عالئم فوق، مراجعه به
شنوایی شناس یا متخصص گوش و حلق و بینی ضروری است. لازم به ذکر است که در بسیاری از موارد سرومن فشرده خطرناک نیست و این عالئم نیز بعد از خارج کردن جرم گوش برطرف می شوند.
در اولین مرحله باید مطمئن شوید عالئمی که دارید ناشی از سرومن فشرده است و علت دیگری ندارد. بدین منظور حتما به شنوایی شناس مراجعه کنید. شنوایی شناس با استفاده از دستگاهی به نام اتوسکوپ داخل مجرای گوش را می بیند و از انسداد مجرای گوش مطمئن می شود. توجه داشته باشید که خارج کردن جرم گوش در حیطه وظایف شنوایی شناس نیست و در صورت نیاز به متخصص گوش و حلق و بینی ارجاع داده خواهید شد. اکنون انتخاب این که خودتان با استفاده از روش های خانگی مشکل خود را برطرف کنید یا به پزشک مراجعه کنید بر عهده خودتان است.
مهم ترین توصیه این است که از انگشت ها یا هر وسیله دیگری مانند گوش پاک کن، گیره کاغذ، سنجاق سر یا سنجاق قفلی برای خارج کردن جرم گوش استفاده نکنید. این کار می تواند جرم را بیشتر به سمت داخل هل داده و کار را مشکل تر کند؛ به ویژه اگر سابقه جراحی گوش داشته اید با دچار پرفوراسیون پرده گوش، درد گوش یا ترشح گوش هستید. مطالعات نشان می دهند که 16-26 %پرفوراسیون های تروماتیک پرده تمپان ناشی از آسیب مکانیکی و اکثرا بر اثر تالش های خود فرد برای تمیز کردن مجرای گوش است. از طرفی تحقیقات نشان داده اند که استفاده از گوش پاک کن باعث تولید بیشتر سرومن می گردد؛ زیرا گوش پاک کن موهای درون مجرای گوش را تحریک می کند و با توجه به این که غدد سرومن و چربی نیز در مجاورت فولیکول های مو قرار دارند، تحریک آن ها موجب تولید بیشتر سرومن می گردد.
درمان سرومن فشرده شامل روش های خانگی و مراجعه به پزشک است.
امروزه در برخی داروخانه ها و فروشگاه های لوازم آرایشی، محصولی به نام »شمع گوش« عرضه می شود و متقاضیان زیادی نیز دارد. شمع گوش در واقع یک مخروط توخالی از جنس نخ پنبه یا کتان فشرده شده است که به موم یا پارافین آغشته شده است.
امروزه برخی افراد از شمع گوش برای درمان مشکالت شنوایی از قبیل خارج کردن جرم گوش، درمان کم شنوایی و وزوزگوش استفاده می کنند. به همین دلیل در این بخش به بررسی چند پرسش مهم در خصوص این روش و اعتبار و وجاهت علمی آن می پردازیم.
ابتدا در یک کاغذ یا فوبل آلومینیوم سوراخی به اندازه قطر شمع ایجاد کرده و شمع را در آن فرو می برند تا در حین سوختن، قطرات موم شمع منجر به بروز سوختگی در صورت بیمار نشود. سپس بیمار به پهلو می خوابد؛ به گونه ای که گوش مورد نظردر بالا قرار گیرد. در ادامه شمع درون مجرای گوش نگه داشته شده و سپس شمع را روشن می کنیم. شمع می بایست برای حدود 15 دقیقه در این وضعیت بر روی گوش باقی بماند. در نهایت شمع را خاموش کرده و گوش خارجی را توسط یک دستمال
یا پد تمیز می کنند.
بعضی افراد از روغن ها برای نرم کردن جرم گوش استفاده می کنند. تاکنون تحقیق علمی در زمینه سودمندی آن ها انجام نشده است؛ اما مطمئنا خطری ندارند. می توان از روغن زیتون، روغن بادام، روغن بچه، گلیسیرین یا روغن های معدنی بدین
منظور استفاده کرد.
در اینجا یک روش برای استفاده از روغن زیتون برای خارج کردن جرم گوش را می گوییم:
می توانید از هیدروژن پروکساید 3 درصد به عنوان قطره گوش استفاده کنید. تصور می شود که این محلول زمان جوشیدن،
بخشی از جرم گوش را جدا می کند.
جوش شیرین و آب یک راه دیگر برای خارج کردن جرم گوش است. تصور می شود این محلول جرم گوش را در خود حل میکند.
استفاده از این محلول ها سرومن را نرم کرده و کمک می کند تا سرومن به طور طبیعی از گوش خارج شود؛ اما ممکن است در ابتدا با نفوذ به درون سرومن و حجیم شدن سرومن، کم شنوایی یا سایر عالئم تشدید شوند. به طور کلی این روش های خانگی به صبر و حوصله ی زیادی نیاز دارند. ضمن این که ممکن است بعضی از این محلول ها حساسیت پوستی ایجاد کنند. بنابراین در استفاده از این روش ها جانب احتیاط را رعایت کنید.
فشار مالیم آب می تواند به خارج کردن جرم گوش کمک کند. شما می توانید از این روش بعد از هر یک از روش های بالا که جرم گوش نرم شد استفاده کنید. ترکیب دو روش می تواند موثرتر باشد.
نکته مهم: اگر پرده گوش شما پاره است هیچ یک از این روش ها را استفاده نکنید. در این حالت رطوبت می تواند باعث عفونت گوش شود. پس حتما به پزشک مراجعه کنید. همچنین استفاده از روش آخر )شستن گوش با آب( به مهارت زیادی نیاز دارد اگر فشار آب زیاد باشد، می تواند به پرده گوش آسیب برساند. بنابراین توصیه می شود در چنین مواردی از خوددرمانی پرهیز کرده و در وهله اول به پزشک مراجعه کنید.
در صورت استفاده از روش های خانگی، در صورتی که بعد از 5 روز عالئم انسداد مجرای گوش برطرف نشد، به پزشک متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کنید. ایمن ترین راه برای خارج کردن جرم گوش، مراجعه به پزشک است. پزشک با روش های زیر جرم را خارج می کند که هریک مزایا و معایب خاص خود را دارند:
باتوجه به خطرات احتمالی خارج کردن فیزیکال سرومن، به نظر می رسد تنها روش درمانی نسبتا قابل قبول به عنوان جایگزین خارج کردن سرومن یا شست و شوی گوش، استفاده از قطره های گوش باشد. قطره های گوش اغلب برای درمان موارد خفیف فشردگی سرومن و یا کاهش نیاز به جراحی گوش مورد استفاده قرار می گیرند. هیچ مطالعه قوی وجود ندارد که اثربخشی محلول های مختلف را برای نرم کردن سرومن با یکدیگر مقایسه کرده باشد؛ اما رایج ترین محلول هایی که به عنوان قطره گوش
استفاده می شوند، عبارتند از:
در صورتی که این محلول ها را از داروخانه تهیه کنید، روی آن ها دستور مصرف قید شده است و می توانید طبق دستور، آن هارا استفاده کنید.
معمولا خارج کردن جرم گوش توسط متخصص بی ضرر است. اما برخی از عوارض احتمالی آن که بسیار به ندرت گزارش می
شوند، عبارتند از:
توجه داشته باشید که عدم درمان سرومن فشرده عوارض جبران ناپذیری دارد. بنابراین هرگز به دلیل ترس از این عوارض احتمالی از مراجعه به پزشک خودداری نکنید؛ چرا که این عوارض قابل پیشگیری یا درمان هستند. به عنوان مثال ممکن است بعد از شست و شوی گوش سوراخ کوچکی در پرده تمپان ایجاد شود. این سوراخ بعد از مدتی با فرایند مهاجرت پوستی که قبال توضیح دادیم بهبود می یابد؛ اما تا زمان ترمیم پرده تمپان، باید از ورود آب به گوش جلوگیری کنید تا دچار عفونت گوش نشوید. بدین منظور قبل از استحمام یک تکه پنبه را در گوش خود قرار داده و روی آن را با وازلین چرب کنید تا مانع ورود آب به گوش شود. همچنین تا زمان اطمینان از ترمیم کامل پرده گوش از رفتن به استخر خودداری نمایید.
در واقع می بایست بعد از استفاده از هر یک از روش های فوق جهت درمان سرومن فشرده، به شنوایی شناس مراجعه کرده و تحت ارزیابی شنوایی قرار گیرید. در صورت نیاز شنوایی شناس توصیه های الزم را به شما ارائه خواهد داد.
سوالی که برای خیلی از شماها به وجود میآید این است که بهترین سمعک دنیا چیست؟! بهتر است بدانید که در حوزه سمعک برندهای بسیار زیادی وجود دارد اما از بین آنها 6 برند هستند که کیفیت محصولاتشان بسیار عالی و بینظیر است؛ این 6 برند شامل فوناک سوئیس، اتیکن دانمارک، ریساند دانمارک، ویدکس دانمارک، سیگنیا سنگاپور و استارکی آمریکا هستند.
هیچ برندی نیست که در همهی زمینهها از سایر برندها بهتر باشد، بعضی برندها سمعکهای شارژی بهتری میسازند، بعضیها محصولات ضدآب بهتری میسازند، شفافیت صدای بعضی برندها بهتر است و ... . در اینجا میخواهیم به مقایسه سمعکها بپردازیم و در هر حیطه خاصی بهترین سمعک دنیا را به شما معرفی کنیم:
بهترین سمعکهای شارژی
بهترین سمعکها از لحاظ ارتباط بلوتوثی
بهترین سمعکها از لحاظ شکل ظاهری و جنبه زیبایی (نامرئی بودن)
بهترین سمعکهای دنیا از لحاظ قدرت (قوی ترین سمعک های دنیا)
در تعیین بهترین سمعک شارژی دنیا 5 مقوله تاثیر گذار است:
سمعک Resound One از برند ریساند دانمارک
این سمعک که محصول 2021 شرکت ریساند دانمارک است با هر بار شارژ شدن میتواند 30 ساعت شارژ نگه دارد که نسبت به رقبایش 6 ساعت بیشتر است و این باعث شده است که بهترین سمعک شارژی دنیا شود.
از لحاظ زمان شارژ شدن همانند رقبایش در 3 ساعت فول شارژ میشود.
از لحاظ طراحی شارژر یکی از بهترین شارژرهای دنیا را دارد زیرا علاوه بر کوچک بودن قابلیت پاور بانک را هم دارد. میتواند سمعکها را بدون اینکه به پریز برق وصل شود چندین بار فول شارژ کند. شارژر این سمعک درب محافط دارد که از ورود رطوبت، گرد و خاک در حین شارژ شدن به درون سمعکها جلوگیری میکند. طول عمر این سمعک در حدود 5 سال است.
برای وصل شدن موبایلهای اندروید باید حتما رابط گردنی تهیه شود و سمعک به صورت مستقیم به اندروید وصل نمیشود.
مدلهای شارژی دارای تله کویل نمیباشند (در مورد تله کویل اگر اطلاعات ندارید بر روی لینک کلیک کنید)
سمعک More در 3 ساعت فول شارژ میشود و می تواند 24 ساعت روشن بماند. شارژر سمعک مور بسیار عالی و مستحکم است که پاور بانک هم دارد و میتواند سمعکها را چندین بار بدون نیاز به برق، فول شارژ کند.
باتریهای این سمعکها بهراحتی قابل تعویض هستند و توسط دکتر شما در مطب این کار انجام میشود. میدانیم که باتریهای شارژی هم طول عمر مشخصی دارند و بعد از چند سال نیاز به تعویض پیدا میکنند، در سمعک مور این کار بهراحتی و باهزینه بسیار اندکی انجام میشود ولی در سایر برندها سمعک باید فرستاده شود به شرکت و هزینه بالایی برای تعویض باتری پرداخت شود.
این سمعک برای موبایلهای اندروید نسل جدید بدون هیچ واسطهای تبدیل به هندزفری بلوتوثی میشوند اما در موبایلهای اندروید نسل قدیمیتر این ویژگی وجود ندارد و فرد اگر بخواهد از قابلیت هندزفری سمعکش بهره ببرد حتما باید رابط گردنی Connect clip را تهیه کند.
((بر روی لینک سمعک مور More بزنید تا اطلاعات بیشتری از این محصول مطالعه کنید))
بهترین سمعکهای دنیا از لحاظ ارتباطات بلوتوثی (قابلیت هندزفری شدن) | بهترین سمعکهای وایرلس دنیا
1) موبایلهای آیفن
2) موبایلهای اندروید
3) لپ تاپ
4) تلویزیون
در ابتدا ممکن است اینگونه به نظر برسد که ارتباطات بلوتوثی و وجود بلوتوث در سمعک مسئله چندان مهمی نباشد اما تحقیقات مختلف نشان داده است که این تکنولوژیها در سمعک واقعا اساسی هستند. باید بپذیریم که موبایل جزء بسیار مهمی از زندگی ما شده است. ماها در طول روز چندین تماس تلفنی برقرار میکنیم، به موسیقی یا پادکست گوش می دهیم، شبکههای اجتماعی را چک میکنیم و ... اگر سمعک بتواند با موبایل مچ شود و کار هندزفری را هم انجام دهد ما تماسهای تلفنی بسیار راحت تری برقرار خواهیم کرد. مسئله آنجایی بسیار مهمتر میشود که افراد کمشنوا در گذشته حتی با وجود سمعک، صدای تلویزیون و تلفن را به خوبی نمیشنیدند و این مسئله بیشتر در افرادی وجود دارد که افت شنوایی آنها شدید و یا بیشتر است و اینجاست که اتصال سمعک به این دستگاه ها اهمیت ویژه پیدا میکند.
سمعکهای پارادایس Paradise فوناک بهترین سمعک بلوتوثی دنیا
سمعکهای فوناک مدل پارادایس (که هم مدل پشت گوشی دارند و هم داخل گوشی) بهصورت مستقیم به همه موبایلهای اندروید و آیفن متصل میشوند و عملکرد هندزفری بلوتوثی را ایفا میکنند
به همه لپتاپهایی که بلوتوث دارند مستقیما وصل میشوند
به همه تلویزیونها از طریق رابط مخصوص تلویزیون متصل میشوند
یک نقطه قوت بسیار مهم که در مورد سمعکهای بلوتوثی فوناک وجود دارد این است که میتوانند هم زمان به چند وسیله بلوتوثی متصل باشند. مثلا هم زمان به موبایل و تلویزیون شما وصل است و میتوانید بهراحتی بین این دوتا سوییچ کنید. فرض کنید در حال تماشای تلویزیون هستید و سمعک شما به تلویزیون وصل است، ناگهان گوشی موبایل شما زنگ میخورد، شما در این حالت میتوانید بهراحتی و با زدن یک دکمه این اتصال را از تلویزون به موبایل تغییر دهید. این قابلیت در هیچ کدام از برندهای دیگر سمعک وجود ندارد اما از سال 2020 در تمام سمعکهای فوناک وجود دارد.
((سمعکهای داخل گوشی طرح هندزفری هم وجود دارند که به سمعک هندزفری معروف هستند و کاملا شبیه هندزفریهای بلوتوثی هستند، اگر علاقهمند به این موضوع هستید میتوانید بر روی لینک کلیک کنید))
رتبه دوم بهترین سمعک بلوتوثی دنیا
مطلب در حال تکمیل شدن ....
......
.....
یکی از مهمترین مسائلی که در زمینه سمعک وجود دارد جنبه Cosmetic یا زیبا شناختی این وسیله است، این بدان معنی است که اکثر افراد ترجیح میدهند سمعکشان نامریی باشد و یا کمترین دید را داشته باشد. این مسئله فقط در کشور ما نیست بلکه تحقیقاتی که در کشورهای اروپایی انجام شده است نیز آن را تایید میکند (تحقیقی در دانمارک نشان داد که 70% افراد تمایل دارند که سمعک آنها اصلا دیده نشود).
جدیدا نیز سمعکهای هندزفری معرفی شدهاند که کاملا شبیه هندزفری بلوتوثی هستند و از طرف افراد کم شنوا بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند. از نظر ما دلیل این استقبال بیش از حد فقط در جنبه زیباشناختی این وسیله پنهان است، البته اینکه کار هندزفری را هم انجام میدهند خیلی مهم و اساسی است.
در گذشته سمعکها فقط به شما کمک میکردند که مکالمات را بشنوید اما امروزه برای شما 2 کار متفاوت انجام میدهند، هم به شما در شنیدن کمک میکنند و هم کار هندزفری را انجام میدهند.
وقتی بلوتوث وارد سمعک شد و توانست عمل هندزفری را هم انجام دهد، استقبال بسیار گسترده از آنها به عمل آمد و شرکتهای سمعک یکی پس از دیگری بر روی این مسئله سرمایهگذاری کردند. امروزه تقریبا همهی شرکتها سمعک، محصولاتی که تولید میکنند قابلیت هندزفری را هم دارا هستند.
تا کنون 3 نوع سمعک با قابلیت هندزفری ساخته شده است:
در اینجا میخواهیم سمعکهای داخل گوشی طرح هندزفری را توضیح دهیم اما برای مطالعه در مورد سمعکهای BTE طرح هندزفری و سمعکهای RIC طرح هندزفری میتوانید بر روی مطلب سمعک پشت گوشی کلیک کنید.
همانطور که میدانید موبایلها به وسایل بسیار کاربردی و اساسی برای ما تبدیل شدهاند که حتی یک روز زندگی بدون موبایل برای ما سخت است، ما به وسیله آنها با دیگران تماس میگیریم، موزیک و یا پادکست گوش میدهیم، شبکههای اجتماعی مختلف را چک میکنیم و ... . در واقع عصرعصر ارتباطات شده است و عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام میشود.
همانطور که موبایلها همگانی شدهاند و بسیار اساسی، هندزفریها هم در کنار آنها وسایل بسیار ضروری و کاربردی هستند. با پیشرفت تکنولوژی روز به روز کوچک و کوچکتر شده اند و امروزه اکثر افراد از هندزفریهای بلوتوثی استفاده میکنند.
شرکتهای سمعک از ایده هندزفریهای بلوتوثی مانند AirPod و هندزفری داخل گوشی سامسسونگ الگوبرداری کردهاند و سمعکهایی تولید کردهاند که از لحاظ ظاهری بسیار بسیار نزدیک به آنها هستند.
افراد کم شنوا اگر از هندزفریهای معمولی استفاده کنند مکالمات و یا اطلاعات صوتی انتقالی از آنها را به خوبی دریافت نمیکنند زیرا شنوایی آنها دارای پستی و بلندیهایی است که توسط این هندزفری ها پوشش داده نمیشود.
سمعکهای هندزفری اما اینگونه نیستند بلکه بر اساس نمودار شنوایی فرد تنظیم شدهاند و هر کدام از صداها را به میزان مشخصی تقویت میکنند، و همین باعث میشود که فرد یک صدای بسیار شفاف و رسا دریافت کند. گوش دادن به موسیقی به واسطه سمعک برای افراد کم شنوا بسیار لذت بخش است زیرا این افراد تاکنون موسیقی را آنگونه که باید نشنیدهاند.
تقریبا همه شرکتهای سمعک اقدام به ساخت سمعک هندزفری کرده اند اما تا این تاریخ از بین آنها فقط دو شرکت است که محصولات باکیفیتی ارائه کرده است که ما با توضیح و برسی این دو محصول میپردازیم:
شرکت فوناک همیشه خلاق و نوآور بوده است و سابقه بسیار طولانی در ساخت وسایل کمک شنوایی از جمله سمعک دارد. در سال 2019 با اقتباس از هندزفریهای داخل گوشی شرکتهایی مثل سامسونگ و اپل، یک سمعک داخل گوشی تولید کرد که کاملا شبیه هندزفری بلوتوثی است.
برای ساخت این سمعک باید از گوش کاربر قالب گرفته شود و به لابراتوار فرستاده شود و سپس سمعکی ساخته میشود که کاملا منطبق با گوش او است. در واقع یک هندزفری کاملا تخصصی است که با گوش کاربر کاملا مچ میشود.
بر روی این سمعک یک دکمه وجود دارد که فرد با فشار دادن آن میتواند تماسهای تلفنی را قطع و یا پاسخ بدهد.
همانطور که از نامش پیداست فقط در رنگ مشکی ساخته شده است تا بیشترین شباهت را به هندزفری بلوتوثی داشته باشد.
توانایی ارتباط مستقیم به همه موبایلهای اندروید و IOS را دارد، و بدون هیچ واسطهای برای این موبایلها تبدیل به هندزفری بلوتوثی میشود.
سمعک Virto M Black باتریخور است و شارژی نیست. باتری 312 مصرف می کند و کاربر 5 الی 7 روز یکبار باید باتری را تعویض کند. مدل شارژی آن به این دلیل تولید نشده است که بزرگتر از حد معمول نشود.
از لحاظ پزشکی هم برای افرادی که آستانههای شنوایی آنها بهتر از 80 دسیبل باشد مناسب است. افتهای بیشتر از 80 دسیبل را پوشش نمیدهد و البته هیچ سمعک داخل گوشی در دنیا این قابلیت را ندارد و این گونه افراد همواره باید از سمعکهای پشت گوشی استفاده کنند.
این سمعک نامرئی نیست بلکه شبیه هندزفری های بلوتوثی ورزشی هستند که توسط افراد جوان در باشگاه، اداره و یا هنگام دویدن استفاده میشوند.
امروزه سمعکهای کاملا نامرئی هم وجود دارند که 100% مخفی هستند اما هیچکدام از آنها قابلیت تبدیل به هندزفری را ندارد. در اینجا میتوانید در مورد این سمعکها مطالعه کنید.
در سمعک Virto M Black پلتفرم Marvel فوناک به کار رفته است که ویژگیهای بسیار بی نظیری مثل پردازش صدای 360 درجه، تفکیک نویز از گفتار، اسکن 3بعدی محیط کاربر، فیدبک گیری بسیارعالی و حذف سوت از سمعک، پردازش صدای خود فرد، ارائه گفتار شفاف به کاربر و ... به کار رفته است. در واقع Virto M Black هم یک سمعک عالی است و هم یک هندزفری عالی.
به علت طراحی ظاهری بسیار شیک و بی نظیر، برنده جایزه CES در سال 2020 شده است که یک جایزه برای بهترین طراحی سال است.
اگر میخواهید سمعک شما بدون هیچ قطع و وصلی، به صورت مرتب و پیوسته کار کند، فقط و فقط کافی است یک کار بکنید؛ از ورود رطوبت به سمعک جلوگیری کنید. این مهمترین و بهترین کاری است که باید انجام دهید.
سمعک دستگاهی است که قطات الکترونیکی بسیار زیادی در ساخت آن بهکار رفته است، این قطعات بسیار ریز هستند و متاسفانه حساسیت آنها به رطوبت و تعریق بسیار بالا است.
در طول سالها تولیدکنندگان سمعک پیشرفتهای بزرگی در ضدآب کردن محصولات خود داشتهاند. یکی از مهمترین پیشرفتها زمانی به وجود آمد که پوششهای نانو (کاور نانو) و مهر و مومهای لاستیکی در سمعکها مورد استفاده قرار گرفت، به گونهای که برخی از سمعکها را حتی میتوان در زیر آب هم استفاده کرد.
با وجود این پیشرفتها رطوبت همچنان یک مسئله جدی برای سمعکها است و دانستن اصول اولیه مراقبت بهتر، به ویژه نحوه خشک نگه داشتن سمعکها، میتواند به شما در جلوگیری از هرگونه خرابی ناشی از رطوبت کمک کند.
فهرست مطالب
رطوبت همه سمعک را تحت تاثیر قرار می دهد
نشانه های نفوذ آب و رطوبت به سمعک چیست؟
آیا می توان در باران از سمعک استفاده کرد؟
مقاوم ترین سمعک ها در مقابل رطوبت کدامند؟ یا ضد آب ترین سمعک ها کدامند؟
ضریب نفوذ آب (IP) چیست و میزان آن در سمعکها چقدر است؟
دستگاههای خشککننده سمعک چه فوایدی دارند؟
چگونه رطوبتی که به درون سمعک نفوذ کرده است را از بین ببریم؟
بهترن سمعکهای ضدآب در سال 2022
تحقیقات اخیر شرکت Redux که یک شرکت تولید کننده دستگاه خشک کن سمعک است نشان می دهد که حدود 98% از تمام سمعک های موجود ، مقادیری از رطوبت را از خود عبور می دهند. اگر بدانیم سمعک ها در چه شرایطی کار می کنند، این آمار آنقدرها هم برای ما تکان دهنده نخواهد بود:
تعادل بدن در حین انجام فعالیتهای مختلف به وسیله مخچه مدیریت و حفظ میشود. مخچه این امر مهم را از طریق طبقهبندی اطلاعات دریافتی از سه اندام مهم بدن یعنی چشمها، عضلات و گوشها انجام میدهد. اما به راستی گوشها چه نقشی در حفظ تعادل بدن بر عهده دارند؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا مروری بر ساختارهای گوش و چگونگی عملکرد آنها خواهیم داشت. گوش انسان دارای سه بخش خارجی، میانی و داخلی است. اگر از بیرون به سمت داخل حرکت کنیم، در ابتدا گوش خارجی را داریم که در حقیقت همان بخش قابل رویت آن یعنی لاله و ابتدای کانال گوش را شامل میشود. در قسمت انتهایی (داخلی) کانال گوش، پرده گوش (تمپان) قرار دارد. این پرده به همراه ساختارهایی همچون استخوانچههای گوش (به نامهای چکشی، سندانی و رکابی) اجزای گوش میانی ما را تشکیل میدهند. اگر باز هم به سمت داخل حرکت کنیم، به ساختارهای بسیار مهم دیگری میرسیم که در عمق جمجمه (زیر بافت مغز) جای گرفتهاند که به آن گوش داخلی گفته میشود. پس به عبارت بهتر گوش داخلی همان طور که از نامش پیداست عمقیترین قسمت گوش و در عین حال مهمترین بخش آن است. گوش داخلی انسان شامل حلزون و سیستم دهلیزی (وستیبولار) است. از آنجایی که این دو ساختار دارای اجزا و عملکردی بسیار پیچیده هستند، وارد شدن آسیب به آنها غیر قابل جبران است و به همین دلیل در مکانی دست نیافتنی در بدن انسان یعنی در عمق استخوان جمجمه و در زیر بافت مغز جایگذاری شدهاند. حلزون در گوش داخلی صرفا وظیفه شنیدن اصوات را بر عهده دارد در حالی که سیستم دهلیزی گوش داخلی تنها در حفظ تعادل بدن نقش ایفا کرده و در فرآیند شنیدن دخالتی ندارد.
سیستم دهلیزی دارای چندین جزء است. در مرکز این سیستم یک محفظه بیضی شکل به نام اتریکول قرار دارد. از اتریکول سه مجرا خارج میشود که پس از طی مسیری دایرهای شکل، مجددا به اتریکول متصل میشوند. از این رو به این مجاری اصطلاحا مجاری نیمدایره گفته میشود. علاوه بر این یک مجرای بسیار نازک دیگر نیز از اتریکول منشا میگیرد که به یک محفظه بیضی شکل دیگر به نام ساکول متصل میشود.
وظیفه اصلی سیستم دهلیزی حفظ تعادل سر است. برای درک بهتر جمله قبل به این مثال توجه کنید. تصور نمایید که شما به دنبال یک شیء در محیط پیرامون خود هستید. شما با حرکت پیوسته سر خود به چپ و راست و یا بالا و پایین تلاش میکنید تا مناطق مختلف محیط اطراف را بررسی کنید. حرکات پیوسته سر شما سبب میشود تا چشمهایتان نیز به طور مستمر در جهات مختلف حرکت نماید. شاید در نگاه اول حفظ دقت بینایی همزمان با حرکات سر امری ساده به نظر برسد اما حقیقت آن است که مغز ما برای پردازش دقیق اطلاعات بینایی در این شرایط کاری بسیار دشوار را پیش رو دارد. راهکار مغز برای غلبه به این مشکل، حفظ تمرکز بینایی بر روی محدودهای خاص و نه تمام محیط بینایی است. به همین دلیل ما در زمان چرخاندن سر به طرفین صرفا میتوانیم به منطقهای کوچک با دقت نگاه کنیم و سایر مناطق را تار-بدون جزییات و مبهم میبینیم. این توانایی منحصر به فرد مغز در حفظ دقت بینایی با کمک سیستم دهلیزی گوش داخلی صورت میگیرد. همان طور که پیش از این گفته شد در سیستم دهلیزی سه مجرای نیم دایره حضور دارند که از اتریکول آغاز و به آن ختم میشوند. این مجاری سه گانه هر کدام با زاویهای خاص نسبت به دیگری قرار گرفتهاند. درون این مجاری و همچنین اتریکول مملوء از مایع است. هنگامی که سر ما به طرفین و یا بالا و پایین حرکت میکند، مایعات درون این مجاری بر طبق علم مکانیک سیالات در خلاف جهت حرکت سر، شروع به حرکت میکنند. در انتهای هر مجرای نیم دایره یک بخش برجسته تعبیه شده است که در آن تجمعی از سلولهای عصبی وجود دارد. این سلولهای عصبی به دلیل داشتن زوائدی به سلولهای مویی (Hair Cells) شهرت دارند. حرکت مایع در درون مجاری نیم دایره سبب وارد شدن فشار به این سلولها و خم شدن موهای آنها میشود. به دنبال خم شدن موها، سلول عصبی فعال و شروع به ارسال پیام به سمت مخچه مینمایند. مخچه با دریافت اطلاعات ارسالی از هر دو گوش و مقایسه آنها با یکدیگر متوجه حرکت سر، جهت (بسته به اینکه کدام یک از مجاری سه گانه پیام را ارسال کرده است) و حتی سرعت حرکت (بسته به میزان قدرت پیام عصبی ارسال شده از سوی گوش داخلی) آن میشود.
وظیفه دیگر سیستم وستیبولار حفظ تعادل سر و بدن در حرکات شتابدار است. مثال بارز این نوع حرکت به هنگام شروع به حرکت و یا ترمز وسایل نقلیه به خوبی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که به هنگام شروع به حرکت، سر و بدن ما تمایل به حفظ شرایط قبلی (سکون) داشته و در نتیجه با شروع حرکت، سر به سمت عقب رانده میشود. برعکس این وضعیت به هنگام ترمز وسیله نقلیه اتفاق میافتد چرا که بدن تمایل به حفظ شرایط قبلی (حرکت) داشته و در نتیجه با کاهش سرعت وسیله، سر و بدن همچنان به سمت جلو رانده میشود. اصلاح وضعیت سر و بدن و همچنین تطبیق آن با شرایط جدید به وسیله سیستم دهلیزی گوش داخلی به ویژه اتریکول و ساکول صورت میپذیرد. درون اتریکول و ساکول نیز همچون مجاری نیم دایره مایع و سلولهای مویی وجود دارد. با این تفاوت که در بالای موهای سلولهای مویی مستقر در اتریکول و ساکول یک توده ژلاتینی قرار گرفته است که در درون آن بلورهای سنگینی از جنس کلسیم کربنات (به نام اتوکنیا-Otoconia) حضور دارند (درست همانند یک کیک با رویهای از مغز گردو !!!). حضور این غشای ژلاتینی سبب میشود تا این دو ساختار صرفا به حرکات شتابدار پاسخ داده و حرکات با سرعت ثابت موجب تحریک آنها نشود. بدین ترتیب که حرکات شتابدار با ایجاد موج در این مایعات سبب وارد شدن ضربه این غشای ژلاتینی و سلولهای مویی متصل به آن شده و موجب خم شدن موهای سطح آنها و در نهایت تولید پیام عصبی میشود.
بر طبق توضیحات بالا حرکات مایعات گوش نه تنها موجب بروز سرگیجه نمیشوند بلکه حتی عملکرد طبیعی سیستم وستیبولار به کمک آنها ایجاد میشود. پس علت بروز سرگیجه چیست؟ دلیل اصلی بروز سرگیجه به دنبال حرکات مایعات گوش، جدا شدن کریستالهای اتوکنیا مستقر بر روی غشای ژلاتینی اتریکول و ساکول است (ذرات مغز گردو!!!). این کریستالها پس از جدا شدن از غشای ژلاتینی در داخل مایعات اتریکول و ساکول معلق شده و با توجه به وجود ارتباط در بین این دو ساختار، شروع به حرکت و مهاجرت به سایر قسمتهای سیستم دهلیزی مینمایند. یکی از بخشهایی که ورود این کریستالها موجب اختلال جدی در عملکرد آن میشود، مجاری نیمدایره است. به این صورت که با تهنشین شدن کریستالها بر روی سلولهای مویی مجاری نیم دایره، موهای این سلولها خم و شروع به ارسال پیام عصبی برای مخچه مینمایند. مخچه با دریافت این پیامها در ابتدا حدس میزند که سر ما به طرفین حرکت داشته است اما با مقایسه اطلاعات ارسالی با سیستم بینایی (که حکایت از ثابت بودن سر دارد) دچار تناقض در اطلاعات دریافتی میشود. نتیجه این عدم هماهنگی بروز احساس سرگیجه در فرد است. به این نوع سرگیجه در اصطلاح پزشکی، سرگیجه وضعیتی خوش خیم (Benign Paroxysmal Positional Vertigo-BPPV) اطلاق میشود.
علت اصلی بروز این نوع سرگیجه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. در حدود نیمی از بیماران مبتلا به این نوع سرگیجه هیچ علت پزشکی مشخصی وجود ندارد. با این وجود مواردی همچون کهولت سن، ضربه به سر و یا ابتلا به بیماریهای عفونی با منشاء ویروسی (به ویژه نوریت وستیبولار) از مهمترین دلایل بروز سرگیجههای وضعیتی خوشخیم است.
علاوه بر این تحقیقات گستردهای در زمینه تاثیرگذاری عواملی همچون دیابت، بارداری و یا یائسگی بر سرگیجه وضعیتی خوشخیم صورت گرفته است که حکایت از دخالت احتمالی این عوامل بر بروز و یا تشدید علائم بیماران مبتلا به این نوع سرگیجه میشود. با این وجود این یافتهها هنوز در مرحله پژوهش قرار داشته و نمیتوان به طور قطعی در مورد تاثیر آنها اظهار نظر کرد.
بررسیهای آماری نشان دهنده آن است که شیوع این نوع سرگیجه در کودکان بسیار نادر بوده و بسیاری از کودکان با علائم مشابه سرگیجه وضعیتی خوشخیم از بیماری دیگری به نام Benign Paroxysmal Vertigo of Childhood رنج میبرند که زیر مجموعه از بیماری میگرن بوده و ارتباطی با جابهجایی بلورهای اتوکنیا در گوش داخلی آنها ندارد.
بیماری منیر یکی از اختلالات گوش داخلی به ویژه سیستم دهلیزی است که علت اصلی بروز آن اختلال در فرآیند تولید و بازجذب مایعات موجود در گوش داخلی و در نتیجه افزایش فشار آنهاست. همان طور که پیش از این اشاره شد درون فضای گوش داخلی (حلزون و سیستم دهلیزی) مملوء از مایع است. از آنجایی که این مایع وظیفه تامین یونهای مورد نیاز برای عملکرد طبیعی گوش داخلی را بر عهده دارند، میبایست به طور پیوسته تولید و مجددا جمعآوری و دفع شوند. از این رو اختلال در هر بخش از این فرآیند موجب تجمع بیش از حد مایع در گوش داخلی و در نتیجه وارد شدن فشار و آسیب به بافتهای عصبی آن میشود. نتیجه این آسیب به چندین صورت خود را نمایان میسازد:
به منظور درک بهتر تفاوت علائم سرگیجه وضعیتی خوشخیم و سرگیجه ناشی از منیر به جدول زیر دقت فرمایید:
سرگیجه وضعیتی خوشخیم |
بیماری منیر |
|
مدت زمان سرگیجه (احساس چرخش خود و یا محیط) |
کمتراز یک دقیقه |
چند دقیقه تا چند ساعت |
علائم همراه |
کمشنوایی، کیپی گوش، صدای وزوز |
|
عوامل تشدید کننده سرگیجه |
حرکت سر به طرفین
(چپ و راست و یا بالا و پایین) |
تغییرات آب و هوایی و یا فشار هوا (در مسافرتهای هوایی)، رژیمهای غذایی چرب و پُر نمک |
درمانهای این نوع سرگیجه را میتوان به سه دسته دارودرمانی، جراحی و مانورها (حرکات) درمانی تقسیمبندی کرد.
از آنجایی که تا به حال داروی مشخصی برای درمان سرگیجه وضعیتی خوشخیم معرفی نشده است، داروهای مورد استفاده توسط متخصصین صرفا با هدف کاهش و یا مدیریت علائم بیمار به ویژه سرگیجه و حالت تهوع تجویز میشوند. برخی از مهمترین گروههای دارویی تجویزی برای سرگیجه وضعیتی خوشخیم عبارتند از: بنزودیازپینها (دیازپام، کلنازپام، لورازپام و آلپرازولام)، آنتیهیستامینها (مکلیزین، دیمن هیدرینات، دیفن هیدرامین و پرومتازین)، آنتی کلینرژیکها.
نکته مهم در خصوص دارودرمانی در سرگیجههای با منشاء گوش داخلی آن است که محل اثر تمامی داروهای فوق سیستم عصبی بیمار به ویژه شبکههای عصبی سیستم وستیبولار در ساقه مغز است. این داروها با مهار فعالیت این شبکههای عصبی مانع از ارسال پیام عصبی از سوی آنها برای مخچه میشوند و به این ترتیب از میزان علائم فرد میکاهند. استفاده از این داروها اگر چه در مرحله حاد (شروع علائم بیمار) بسیار موثر است اما استفاده طولانی مدت از آنها مانع از فعال شدن مکانیزمهای جبرانی مغز برای بهبود خودبهخودی سرگیجه بیمار میشود. چرا که با هر مرتبه بروز سرگیجه، سیستم عصبی به ویژه مغز و مخچه درصدد جبران آسیب وارد شده و اصلاح سرگیجه بیمار برمیآیند و همین فرآیند موجب بهبود خودبهخودی (بدون مداخلات پزشکی) بسیاری از انواع سرگیجه در بیماران میشود. این در حالی است که استفاده طولانی مدت از داروهای مهار کننده سیستم وستیبولار مانع از فعالیت این فرآیندهای مفید مغز و مخچه میشود.
پس به خاطر داشته باشیم که در زمان بروز سرگیجه دو اقدام ضروری و واجب است: اقدام اول مراجعه به پزشک متخصص و دارودرمانی به منظور کاهش علائم بیمار (در فاز حاد سرگیجه) و اقدام دوم کاهش تدریجی و در نهایت قطع دارودرمانی با صلاحدید پزشک معالج به منظور تسهیل آغاز فرآیندهای جبرانی مغز.
جراحی روش درمانی دیگری است که برای درمان سرگیجههای وضعیتی خوشخیم به کار میرود. اگر چه بسیاری از جراحان به دلیل دشواریهای زیاد این عمل، استفاده از سایر روشهای درمانی را در اولویت دانسته و صرفا در موارد سرگیجههای بسیار شدید و مزمن تصمیم به انجام جراحی میگیرند. روشهای جراحی متفاوتی برای درمان این نوع سرگیجه وجود دارد که دو نوع از معروفترین آنها قطع شاخه خلفی عصب وستیبولار (Singular Neurectomy) و انسداد مجرای نیمدایره خلفی (Posterior Canal Occlusion) نامیده میشوند. هر دوی این روشها دارای درصدی عوارض جانبی و ریسک عمل از جمله کمشنوایی هستند که بسته به شرایط بیمار تخمین زده میشود. با این وجود درصد موفقیت این عمل جراحی در بهبود علائم بیمار بسیار بالا و در حدود 90 درصد گزارش شده است.
کمخطرترین، شناختهشدهترین و در عین حال مفیدترین روش درمانی در خصوص سرگیجه وضعیتی خوشخیم انجام مانورها (حرکات) درمانی است. این مانورها در اصل مجموعهای از حرکاتی است که متخصص گوش و حلق و بینی و یا شنواییشناس با اعمال آنها به سر و گردن بیمار موجب حرکت دادن بلورهای اتوکنیا و خارج کردن آن از مجاری نیمدایره میشوند. به عبارت بهتر متخصص با انجام این حرکات بلورهای اتوکنیا را به جایگاه اصلی خود یعنی اتریکول بازمیگرداند. با برداشته شدن فشار وزن این بلورها از روی سلولهای مویی مجاری نیمدایره، عملکرد این سلولها به حالت طبیعی بازگشته و دیگر پیام عصبی غلط برای مخچه ارسال نمیکنند. نکته جالب توجه در خصوص این مانورهای درمانی آن است که در بسیاری از بیماران انجام صرفا یک مرحله از این مانورها برای درمان کامل سرگیجه آنها کفایت میکند!
به سمعکهایی اطلاق میشود که در آنها تمام اجزای سمعک به طور فشرده در داخل کانال گوش قرار میگیرند. این سمعکها برای هر کاربر به صورت اختصاصی ساخته میشوند. به این معنا که ساخت آنها نیازمند قالبگیری اولیه با کمک خمیر قالبگیری از کانال گوش فرد است. این فرآیند توسط شنوایی شناس انجام میشود.
سمعکهای داخل گوشی دارای سایزهای متنوعی هستند به نحوی که برخی از آنها کاملا در عمق کانال گوش کاربر قرار می-گیرند و به همین دلیل به سختی توسط سایرین دیده میشوند درحالیکه برخی دیگر اندازه بزرگتری داشته و حتی بخشهایی از فضای لاله گوش را نیز اشغال میکنند.
این سمعکها بسیار کوچک به طور کامل در عمق کانال گوش قرار میگیرند و به همین خاطر تقریبا غیر قابل رویت هستند. برای خارج کردن این سمعکها از گوش کاربر حتما باید از ابزار مخصوص این نوع سمعکها که غالبا حالت آهنربایی دارد استفاده کرد.
این گروه از سمعکها اگر چه نسبت به سمعکهای نامرئی ابعاد بزرگتری دارند اما همچنان اندازه بسیار کوچک آنها سبب میشود تا ظاهری مناسب در گوش کاربر داشته باشند.
معایب:
• سمعکهای نامرئی و کاملا داخل گوشی به دلیل ظرافت بسیار زیاد صرفا قادر به پوشش کم شنوایی های خفیف و متوسط هستند و برای کم شنوایی های شدید کاربردی ندارند.
• بر روی این سمعکها هیچگونه دکمهای برای کنترل (کم یا زیاد کردن) وجود ندارد.
• نگهداری از این سمعکها به دلیل ظرافت و حساسیت دشوار است.
• این سمعکها نسبت به جرم گوش و یا عرق بسیار آسیب پذیر هستند.
این سمعکها نسبت به دو مدل قبلی بزرگتر بوده و به همین خاطر کمتر در قسمتهای عمقی کانال گوش قرار میگیرند. اما همین نحوه استقرار در گوش موجب سهولت استفاده از آنها به ویژه به هنگام گذاشتن و برداشتن سمعک میشود. از سوی دیگر این سمعکها دارای دکمه ولوم و یا تغییر برنامه هستند که کاربر را قادر میسازد تا بتواند صدای سمعک را در موقعیتهای مختلف تنظیم نماید. طول عمر طولانیتر باتری این سمعکها و همچنین قدرت بالاتر بلندگوی آنها سبب شده است تا توانایی پوشش مقادیر بالاتری از کمشنوایی به کمک آنها فراهم شود. مزیت دیگر این گروه از سمعکهای داخل گوشی، امکان استفاده از میکروفونهای جهتدار (دایرکشنال) در ساختار آنهاست که سبب میشود تا کیفیت صدای سمعک در محیطهای شلوغ و پر سر و صدا همچنان مطلوب باقی بماند. اما شاید مهمترین قابلیت سمعکهای داخل گوشی را امکان به کارگیری مدارات وایرلس در ساختار آنها دانست. این ویژگی این گروه از سمعکها را قادر میسازد تا با سایر وسایل روزمره همچون تلفن و یا تلویزیون ارتباط بیسیم برقرار نمایند.
معایب:
• آسیب پذیری نسبت به جرم گوش و عرق
• احساس کیپی و پُری در گوش به دلیل اشغال کامل فضای کانال گوش
به مدلهایی گفته میشود که در آن بخش عمده مدار سمعک رو و یا پشت لاله گوش قرار گرفته و ارتباط آن با کانال گوش از طریق یک تیوب و یا سیم برقرار میشود. استقرار سمعکهای پشت گوشی بر روی گوش با کمک قالب آنها ایجاد میشود. به این ترتیب که برای هر سمعک پشت گوشی یک قالب اختصاصی ساخته میشود که در داخل کانال گوش قرار گرفته و سبب تثبیت موقعیت آن بر روی گوش میشود.
در این دسته از سمعکهای پشت گوشی تمام اجزای سمعک در پشت گوش قرار دارد و صدای تولید شده توسط سمعک از طریق یک تیوب (نازک و یا ضخیم) به سمت کانال گوش هدایت میشود. انتهای تیوب به قالب گوش متصل است. قالب گوش به قسمتی گفته میشود که در داخل کانال گوش قرار گرفته و صدای ارسالی سمعک از طریق آن وارد کانال گوش کاربر میشود. این قالب میتواند به دو صورت ساختنی و یا پیش ساخته باشد. قالبهای ساختنی نیازمند قالبگیری اولیه (با استفاده از خمیر قالبگیری) از گوش و همچنین ساخت در لابراتوار هستند. در حالی که قالبهای پیش ساخته در سایزهای متفاوت و از پیش تعریف شده، تولید و نیاز به قالبگیری، ارسال و ساخت توسط لابراتوار ندارند. اولویت استفاده از هر کدام از این قالبها میبایست توسط متخصص شنوایی شناسی تعیین گردد. سمعکهای پشت گوشی تیوبدار به دلیل قرارگیری در پشت گوش، محدودیت فضایی نداشته و در نتیجه میتوانند در ابعاد و قدرتهای مختلف تولید شوند. به همین دلیل قدرتمندترین سمعکهای موجود در بازار را به خود اختصاص دادهاند.
معایب:
• احساس کیپی و پُری به دلیل پُر شدن کامل فضای کانال گوش از طریق قالب سمعک
• تداخل با عینک به دلیل استقرار سمعک در پشت گوش
• زیبایی ظاهری کمتر نسبت به سایر مدلهای سمعک
در این سمعکها از سه جزء اصلی سمعک (میکروفون، مدار پردازش کننده صدا و بلندگو)، دو جزء یعنی میکروفون و مدار پردازش کننده صدا در پشت گوش و جزء سوم -که همان بلندگو است - در داخل کانال گوش قرار دارد. ارتباط این دو قسمت نیز از طریق یک سیم نازک برقرار میشود. جدایی بلندگو در این گروه از سمعکها موجب بهبود قابل توجه کیفیت صدای دریافتی کاربر میشود چرا که صدا مستقیما و بدون واسطه در کانال گوش فرد پخش میشود (برخلاف سمعک های پشت گوشی تیوبدار که صدا پس از تولید میبایست برای رسیدن به کانال گوش حتما از مسیر تیوب عبور نماید). به علاوه جدایی اجزای سمعک موجب کاهش قابل ملاحظه سایز سمعکهای RIC شده است به نحوی که میتوان از آنها به عنوان کوچکترین سمعکهای پشت گوشی حال حاضر در دنیا نام برد. نکته مهم دیگر در خصوص سمعکهای RIC قابلیت تعویض سریع بلندگوی سمعک است که سبب سهولت تعمیر آنها و همچنین کاهش هزینههای جانبی در هنگام بروز آسیب دیدگی در سمعک میشود. اما مهمترین قابلیت سمعکهای پشت گوشی سیمدار را قابلیت تقویت بلندگوی آنها در نظر گرفت. بدین ترتیب که در صورت افزایش اُفت شنوایی کاربر و ضعیف شدن سمعک، نیاز به تعویض سمعک نبوده و صرفا با تغییر قدرت بلندگوی آنها میتوان قدرت سمعک را ارتقاء داد. همین موضوع سبب شده است تا سمعکهای RIC را بتوان انعطافپذیر ترین سمعکهای موجود دانست چرا که توانایی پوشش 80 درصد از انواع افتهای شنوایی (به جز افتهای شنوایی بسیار شدید) را دارند. توانایی اتصال به تجهیزاتی از جمله تلفن و تلویزیون از طریق ارتباط وایرلس و همچنین شارژی بودن از دیگر مزایای مهم سمعکهای RIC هستند.
معایب:
سمعکها دستگاههای تقویت صوتی هستند که برای کمک به افراد مبتلا به کم شنوایی طراحی شدهاند.
همه سمعکها چندین جزء الکترونیکی مشابه دارند؛ شامل:
1- میکروفون که اصوات موجود در محیط را جمعآوری کرده و آنها را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند؛
2- مدار تقویت کننده که سیگنال الکتریکی را تقویت و بلندتر میکند؛
3- بلندگو یا رسیور که سیگنال الکتریکی تقویت شده را مجددا" به صدا تبدیل میکند؛
4- رابطی که صدای خروجی از رسیور را به داخل مجرای گوش هدایت میکند (قالب، دام و ...)؛
5- باطری که منبع تغذیهی بخشهای الکترونیکی سمعک است؛
سمعکها انواع مختلفی دارند و میتوان آنها را بر چند اساس دستهبندی کرد. سادهترین روش دستهبندی سمعکها بر اساس محل قرارگیری یا اندازهی آنها است. همچنین سمعکها بر اساس نوع منبع تغذیه (سمعک باطریخور یا سمعک شارژی)، نوع قالب (باز یا بسته)، تکنولوژی مورد استفاده برای تقویت اصوات (آنالوگ یا دیجیتال)، ضرورت تجویز توسط پزشک (سمعکهای تجویزی یا OTC) و نیاز به جراحی (سمعکهای قابل کاشت و غیر قابل کاشت) تقسیمبندی میشوند.
در ادامهی این مبحث، به بررسی انواع سمعکها میپردازیم.
1- انواع سمعک ها بر اساس تکنولوژی مورد استفاده برای تقویت صدا:
سمعکها تاکنون مسیر طولانی را طی کرده و با پیشرفت تکنولوژی، پیشرفتهتر شدهاند. تا سال 1986 میلادی، همهی سمعکها آنالوگ بودند؛ اما امروزه سمعکهای استاندارد موجود در بازار از هر دو تکنولوژی آنالوگ و دیجیتال استفاده میکنند. اگر در تصمیمگیری در مورد سمعک انتخابی خود، کیفیت صدا برای شما فاکتور مهمی است، باید تفاوت بین سمعکهای آنالوگ و دیجیتال را بدانید. بدین منظور ابتدا با سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال آشنا میشویم.
منظور از سیگنال، شکلی از انرژی است که اطلاعات خاصی را منتقل میکند. به عنوان مثال موج یا سیگنال صوتی شکلی از انرژی مکانیکی است که اطلاعات صوتی را ردوبدل میکند. تفاوت بین سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال این است که سیگنال آنالوگ پیوسته بوده و موج آن به صورت خطوط پیوسته (یا موج سینوسی) نشان داده میشود؛ در حالی که سیگنال دیجیتال ناپیوسته بوده و موج آن به صورت نقاط مجزا نشان داده میشود. در تصویر زیر میتوانید شکل موج سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال را ببینید.
تمام انرژیهایی که به صورت طبیعی تولید میشوند؛ از جمله صدا، گرما و ... آنالوگ و پیوسته هستند. سیگنال دیجیتال در صنعت الکترونیک و با نمونهبرداری از سیگنالهای آنالوگ تولید میشود.
میدانیم که میکروفون سمعک موج صوتی را از محیط دریافت کرده و سپس آن را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند. سمعکهای آنالوگ دامنهی امواج صوتی پیوسته را با همان شکل اولیه بلندتر میکنند. سمعکهای آنالوگ دو نوع هستند:
1- سمعکهای آنالوگ قابل تنظیم (Analogue/ Adjustable): این سمعکها فقط قابلیت ذخیره یک برنامه شنیداری را دارند که توسط شرکت سازنده و بر اساس مشخصات توصیه شده توسط ادیولوژیست، به صورت سفارشی برای تناسب با نیازهای هر کاربر برنامهریزی میشوند و کاربر تنها میتواند با تغییر ولوم سمعک به صورت دستی در محیطهای شنیداری مختلف تا حدودی بین شرایط محیط و عملکرد سمعک تناسب ایجاد کند.
این سمعکها به ناچار تمام اصوات (اعم از گفتار و نویز) را به یک روش تقویت میکنند و به خوبی برای تمایز نویزهایی که کاربر نیاز به شنیدن آنها دارد و نویزهای نامطلوب تجهیز نشدهاند. به همین دلیل این سمعکها برای شنیدن صدای گفتار یک فرد در اتاق کاملا" ساکت مناسب هستند؛ اما در محیطهای شلوغ به دلیل وجود نویز زمینهی زیاد و عدم وضوح گفتار، باعث نارضایتی کاربر میشوند.
برای حل این مشکل، سمعکهای آنالوگ قابل برنامهریزی طراحی شدند.
2- سمعکهای آنالوگ قابل برنامهریزی (Analogue/ Programmable): میکروچیپ یا مدار الکتریکی این سمعکها قابلیت ذخیرهی بیش از یک برنامه یا تنظیم را دارد (به عنوان مثال برنامه محیطهای ساکت مانند کتابخانه/ برنامه محیطهای شلوغ مانند مهمانی یا رستوران/ برنامه فضای باز مانند خیابان و ...). ادیولوژیست میتواند از طریق کامپیوتر سمعک را برنامهریزی کند و کاربر میتواند با فشار دادن یک دکمه بر روی سمعک، برنامهی سمعک را برای محیطهای شنیداری مختلف تغییر دهد. مدار سمعکهای آنالوگ قابل برنامهریزی میتواند در تمام انواع سمعکها استفاده شود. سمعکهای آنالوگ امروز رواج چندانی ندارند.
به طور کلی، سمعکهای آنالوگ مشابه Record playerهای قدیمی هستند. این سمعکها میتوانند صدا را دریافت کرده و آن را بلندتر کنند؛ اما نمی توانند کیفیت یا وضوح صدا را بهبود بخشند. البته بعضی از سمعکهای آنالوگ پیشرفتهتر، صدا را با استفاده از کنترل بهرهی اتوماتیک فشرده میکنند. این ویژگی ولوم صداهای بلندتر را محدود میکند؛ در حالی که اصوات آرام را به اندازهی کافی تقویت می کند تا شنیده شوند. همچنین بسیاری از سمعک های آنالوگ امروزی قادر هستند نویزهای زمینه مانند صدای ترافیک، هواپیما و ... را به طور هوشمندانه فیلتر کنند؛ اما قدرت فیلترینگ آن ها هنوز هم به پای سمعک های دیجیتال نمی رسد. به همین دلیل هم در حال حاضر سمعکهای آنالوگ رواج کمتری داشته و در وهله اول سمعکهای دیجیتال به افراد کمشنوا توصیه میشوند.
1- معمولا" قیمت سمعک های آنالوگ نسبت به دیجیتال کمتر است.
2- بعضی از انواع سمعکهای آنالوگ قدرتمندتر از سمعکهای دیجیتال هستند (ولوم بیشتری دارند)؛ اما از آنجا که این سمعکها مدار حذف فیدبک قوی ندارند، قدرت بیشتر آنها در بسیاری موارد کارایی ندارد.
3- به دلیل برنامهها و قابلیتهای کمتر، طول عمر باطری در سمعکهای آنالوگ بیشتر است.
4- اجزای سمعکهای آنالوگ سادهتر بوده و تعمیرات آن هم سادهتر و کمهزینهتر است.
5- کاربرانی که به مدت طولانی از سمعک آنالوگ استفاده کردهاند، ممکن است با این سمعکها از نظر کیفیت صدا راحتی بیشتری داشته باشند و همچنان سمعک آنالوگ را به دیجیتال ترجیح دهند.
معایب سمعک آنالوگ عبارتند از:
1- فیلترینگ صدا در سمعکهای آنالوگ یا محدود است و یا اصلا" وجود ندارد و این کاربر را مجبور میکند همه اصوات پیرامون خود (حتی اصوات نامطلوب و ناخواسته) را بشنود. بنابراین عادت کردن به این سمعکها سختتر و احتمال عدم پذیرش سمعک توسط کاربران بیشتر است.
2- ولوم سمعکهای آنالوگ باید با دقت فراوانی تنظیم شود. چرا که به دلیل فقدان یا ضعف سیستم حذف فیدبک در این سمعکها، گاهی سمعک میتواند باعث تولید فیدبک آزاردهنده شود و حتی به گوش فرد آسیب برساند.
سمعکهای دیجیتال تمام ویژگیهای سمعکهای آنالوگ قابل برنامهریزی را دارند؛ یعنی قابلیت ذخیرهسازی تنظیمات مختلف برای محیطهای شنیداری متفاوت را دارند.؛ اما کاری بیش از تنها افزایش ولوم را انجام میدهند. زمانی که یک سمعک دیجیتال صدا را جمعآوری میکند، پس از تبدیل آن به سیگنال الکتریکی، با نمونهبرداری از سیگنال الکتریکی، آن را به مجموعههایی از اعداد باینری (0 و 1) تبدیل میکند و بدین ترتیب یک کپی دقیق و فشردهتر از صدا را فراهم میکند. سپس عملیات ریاضی بر روی اعداد اعمال میشود و اعداد جدیدی به دست میآید که دوباره در خروجی سمعک به سیگنالهای صوتی آنالوگ تبدیل میشود. آنچه که سمعکهای دیجیتال را برتری بخشیده است، این است که آنها علاوه بر جمعآوری اصوات، اطلاعاتی هم درباره صدا جمعآوری میکنند. یه عبارت دیگر کدهای عددی سیگنال دیجیتال شامل اطلاعاتی در مورد زیروبمی و بلندی صدا هستند. این بدین معناست که سمعکهای دیجیتال میتوانند قبل از انتقال صدا به گوش علاوه بر تقویت صدا، آن را پردازش کرده، اصوات مزاحم را فیلتر کنند و صدایی شفاف و واضح را در اختیار کاربر قرار دهند. بنابراین آنها انعطاف پذیری بیشتری در برنامهریزی دارند؛ به گونهای که صدایی که سمعکهای دیجیتال انتقال میدهند میتواند با نیازهای الگوی خاصی از کمشنوایی تطابق یابد.
مدار دیجیتال به دلیل بسیار کوچک بودن اندازه کنترلهای تنظیمی سمعک در این مدارها، امکان وجود تعداد بیشتری از این کنترلهای تنظیمی را درون سمعک فراهم کرد. بنابراین این مدارها باعث شدند تا متخصص بتواند ویژگیهای تقویتی سمعک را با نهایت انعطافپذیری و دقت برای هر فرد تنظیم کند. نتیجهی به کار گرفتن مدارهای کنترل دیجیتالی این بود که کاربر میتواند به راحتی (با یک ریموت کنترل) تنظیمات سمعک را تغییر دهد و این مسأله امکان ایجاد سمعکهای چندحافظهای را فراهم آورد. به زبان سادهتر، چنانچه سمعک آنالوگ Record Player یا نوار کاست باشد، سمعک دیجیتال یک CD Player است که سریع و دقیق میتواند بین موسیقیهای MP3 مختلف جابجا شود.
با توجه به توضیحات بالا، میتوان گفت سمعکهای آنالوگ و دیجیتال تفاوت خیلی زیادی با هم ندارند. هر دوی آنها از اجزای مشابهی برای انجام کار یکسانی استفاده میکنند؛ یعنی توسط میکروفون صدا را جمعآوری کرده و آن را تبدیل به سیگنال الکتریکی میکنند. سپس این سیگنال الکتریکی را تقویت کرده و پس از تبدیل مجدد به صوت، آن را در اختیار کاربر قرار میدهند. فاکتوری که واقعا" آنها را از هم متمایز میکند، چگونگی تقویت صدا توسط هر یک از آنها است. مزیت اصلی تقویت دیجیتال این است که نسبت به تقویت آنالوگ، صدایی واضحتر، شفافتر و طبیعیتر را به کاربر سمعک ارائه میکند.
1- اندازهی کوچکتری داشته و کمتر جلب توجه میکنند.
2- در فیلتر کردن نویز زمینه و حذف فیدبک خیلی بهتر از سمعکهای آنالوگ عمل میکنند و بنابراین وضوح صدای بیشتر و درک گفتار بهتری را فراهم میکنند.
5- اکثر سمعکهای دیجیتال مجهز به میکروفون جهتدار هستند. هدف میکروفونهای جهتدار این است که بجای جمع-آوری یکسان اصواتی که از تمام جهات میآیند، ترجیحا" صدایی را که از یک جهت خاص میآید (از جلوی کاربر) جمعآوری کنند. این ویژگی در کنار پردازش دیجیتال، قدرت تمایز گفتار از نویز و در نتیجه درک گفتار کاربر را بهبود میبخشد.
3- بسیاری از آنها ویژگیهایی دارند که در سمعکهای آنالوگ وجود ندارد.. مانند قابلیت برقراری ارتباط وایرلس با تلفن، لپ تاپ و ... یا قابلیت سازگاری با تکنولوژی بلوتوث.
4- قابلیت تغییر اتوماتیک تنظیمات بر حسب شرایط محیط شنیداری را دارند.؛ در حالی که در سمعکهای آنالوگ تغییر برنامه یا ولوم میبایست به صورت دستی انجام شود.
4- انعطافپذیری بیشتری در تنظیم و برنامهریزی دارند و در نتیجه قابلیت سازگاری بیشتر با نیازهای کاربر و موقعیتهای شنیداری مختلف را دارند.
تنها عیب سمعکهای دیجیتال این است که عموما" گرانتر از سمعکهای آنالوگ هستند. البته. بعضی از سمعکهای دیجیتال ارزان قیمت هم وجود دارند که بسیاری از مزایای ذکر شده را ندارند. بنابراین صرفا" دیجیتال بودن سمعک به معنای باکیفیت بودن آن نیست. گاهی ممکن است شما با یک سمعک آنالوگ نسبت به یک سمعک دیجیتال ارزان و رده پایین، کیفیت شنیداری بهتری را تجربه کنید.
انسان صدا را به صورت آنالوگ میشنود یا دیجیتال؟!
صدا از طریق ارتعاشات پرده گوش که از گوش میانی عبور میکند، توسط انسان درک میشود. سلولهای مویی در گوش داخلی، این صدا را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکنند. در پاسخ به این سوال که انسان صدا را به صورت آنالوگ میشنود یا دیجیتال، باید گفت که انسانها میتوانند هر دو صدای آنالوگ و دیجیتال را بشنوند؛ ولی ارتعاشات در سطح پرده گوش سیگنال آنالوگ هستند. این سیگنال آنالوگ توسط سلولهای مویی گوش داخلی به سیگنال الکتریکی تبدیل میشود. این سیگنال الکتریکی نیز پیوسته و آنالوگ است. با این وجود، چون اعصاب شنوایی قادر نیستند اطلاعات را به صورت پیوسته انتقال دهند و اطلاعات را به صورت سیگنالهای متمایز به سمت مغز ارسال میکنند، میتوان گفت آنچه که در نهایت به عنوان پیام صوتی به مغز میرسد و درک میشود، سیگنال دیجیتال است.
هنگامی که گوش انسان به ویژه حلزون و اعصاب آن بر اثر عوامل مختلف از جمله مواجهه با صدای بلند، مصرف برخی از داروها، ابتلا به بیماری و یا عوامل ژنتیکی دچار آسیب شود، این آسیب دائمی و غیرقابل برگشت بوده و هیچ راهکار دارودرمانی و یا جراحی برای بهبود آن وجود ندارد. علت این مسئله به ماهیت غیر قابل تقسیم بودن اعصاب بدن بازمیگردد. به این معنا که به دنبال بروز آسیب در عصب، از آنجایی که این بافت توانایی تکثیر خود را ندارد، این آسیب برای همیشه بدون تغییر باقی میماند.
غیر قابل درمان بودن مشکل شنوایی موجب شکلگیری یکی از شاخههای پزشکی به نام توانبخشی شنوایی شده است. در این شاخه هدف درمان نیست بلکه صرفا مدیریت و کاستن از میزان محدودیتهای ایجاد شده برای فرد به واسطه مشکل شنوایی است. یکی از مهمترین اجزای روند توانبخشی شنوایی استفاده فرد از وسایل کمکشنوایی به خصوص سمعک است. سمعک در حقیقت وظیفه دریافت اصوات محیط پیرامون و تقویت آن به میزانی است که برای کاربر به راحتی قابل شنیدن باشد. اگر نگاهی کلی و ساده به اجزای آن داشته باشیم، هر سمعک از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
1) میکروفون
2) تقویت کننده صدا –آمپلی فایر و
3) بلندگو
میکروفون وظیفه دریافت اصوات را بر عهده دارد. اصوات پس از دریافت در اختیار آمپلی فایر سمعک قرار گرفته و پس از تقویت به میزان کافی در اختیار بلندگو قرار گرفته تا برای کاربر پخش گردد. اگر چه امروزه سمعکها پیشرفتهای چشمگیری داشته و صرفا یک "بلندگوی ساده" نیستند. بلکه پردازندههای بسیار قوی در آنها تعبیه شدهاند که پیش از تقویت اصوات توسط آمپلی-فایر، به دقت آنها را مورد سنجش و پردازش قرار داده و اجزای مختلف صدای دریافتی (شدت و فرکانس) را استخراج میکنند. این امر به سمعک کمک میکند تا اصطلاحا تمام اصوات را به یک اندازه تقویت نکرده و برای هر صدا براساس میزان اهمیت آن تقویت متفاوتی را ایجاد نماید. به طور مثال اصوات آهسته همچون صدای نجوا را بیشتر و صداهای بلند مثل بوق ماشین را بسیار کمتر تقویت نماید. به علاوه اصوات کماهمیت مثل صدای دستگاه تهویه، وسایل سرمایشی و یا حتی صدای قاشق و چنگال را به خوبی شناسایی کرده و علیرغم آهسته بودن شدت صدا، کمتر آنها را تقویت نماید تا برای کاربر سمعک آزاردهنده نباشند.
استفاده از سمعک با ایجاد سهولت شنیداری برای کاربر خود موجب کاهش تلاش (تقلای فرد) برای شنیدن شده و در نتیجه سبب میشود تا فرد انرژی به نسبت کمتری برای شنیدن و تمرکز کردن بر روی اصوات صرف نماید. از سوی دیگر نتایج تحقیقات انجام شده برای روی کودکان مبتلا به مشکلات شنوایی حکایت از آن دارد که استفاده از سمعک تا حد زیادی موجب رشد زبان و گفتار و جلوگیری از تاخیر کلامی و افت تحصیلی آنها میشود. استفاده از سمعک در گروه سالمندان نیز از مزایای فراوانی برخوردار است و شیوع اختلالات روانشناختی همچون افسردگی، انزوای اجتماعی و پرخاشگری را به شدت در آنان کاهش میدهد.
سمعک با تحریک پیوسته حلزون و اعصاب شنوایی مانع از تحلیل مغز به ویژه مراکز پردازش شنوایی میشود. پژوهشهای صورت گرفته بر روی کودکان کمشنوا نشان داده است که در صورت عدم استفاده از سمعک، مغز به مرور توانایی خود را برای پردازش اصوات گفتاری از دست داده و در صورت عدم مداخله بههنگام، کودک توانایی دستیابی به رشد زبان و گفتار طبیعی را برای همیشه از دست خواهد داد. استفاده از سمعک در گروه سالمندان نیز مانع از تسریع روند تحلیل بافت مغز ناشی از سالمندی و بروز آلزایمر زودرس میشود. البته ذکر این نکته در اینجا ضروری است که پروسه سالمندی یک روند فیزیولوژیک بوده و هیچ مداخله دارویی و یا توانبخشی قادر به متوقف کردن آن نیست. از این رو استفاده از وسایل کمکشنوایی همچون سمعک صرفا موجب کاهش سرعت پیشرفت این روند شده و علائم حاصل از آن را کاهش میدهد.
تجویز سمعک مناسب مستلزم داشتن دانش کافی در خصوص این وسیله کمکشنوایی مهم است. از این رو انتخاب سمعک مناسب همواره باید با مشورت ادیولوژیست (شنوایی شناس) صورت پذیرد. با این وجود در فرآیند انتخاب سمعک یکی از مهمترین عوامل لحاظ نمودن نظر و سلیقه خود بیمار است. به عبارت بهتر یکی از سوالات اصلی در تجویز سمعک آن است که بدانیم نظر خود بیمار در مورد سمعک و انواع آن چیست. پاسخ این سوال به ادیولوژیست کمک زیادی خواهد کرد تا سمعکی را انتخاب نماید که نیازهای بیمار را تا جای ممکن پوشش دهد. اما به راستی کدام سمعک بهتر است؟
مهمترین عامل در انتخاب سمعک پاسخ به این سوال است. عمده مراجعهکنندگان تمایل زیادی به استفاده از سمعک پشت گوشی ندارند چرا که احساس میکنند این وسیله زیبایی بصری آنان را کاهش میدهد. به همین خاطر سمعک داخل گوشی مخاطبان بیشتری دارد.
اما نباید فراموش کرد که سمعک داخل گوشی برای همه افراد کارای لازم را ندارد. برخی از مواردی که مانع از تجویز سمعک داخل گوشی میشوند عبارتند از:
از آنجایی که شنوایی خدادادی انسان بر پایه شنوایی دو گوشی است، به هنگام نیاز به استفاده از سمعک نیز تجویز دو گوشی موجب بهبود قابل ملاحظه کیفیت صدای سمعک میشود. علت این مسئله آن است که با تجویز تک گوشی، تمام فشار شنیدن تنها بر دوش گوش دارای سمعک قرار میگیرد و نمیتوان از تواناییهای ویژه مغز در زمینه تفکیک اصوات گفتاری به خوبی استفاده کرد.
عیب دیگر تجویز تکگوشی آن است که بیمار شنوایی و تفکیک اصوات مناسبی در محیطهای شلوغ و پرهمهمه نخواهد داشت چرا که این توانایی مهم تنها توسط مغز و از طریق مقایسه اطلاعات شنوایی دو گوش به خوبی صورت میگیرد. در حالی که شنوایی تکگوشی عملا این توانایی را از مغز سلب میکند.
با این وجود تجویز سمعک دوگوشی برای تمام بیماران نیز کارایی ندارد. به طور مثال چنانچه بیمار مدتها سابقه استفاده از سمعک تکگوشی را داشته و از گوش مقابل خود استفاده مناسب نکرده باشد، تجویز سمعک دو گوشی در بیشتر موارد موفق نیستند. علاوه بر این تجویز سمعک دو گوشی در بیماران که از اختلالات پردازش شنوایی (اختلالات سیستم شنوایی مرکزی) رنج میبرند، کارایی کمتری نسبت به تجویز تک گوشی دارد. شناسایی و تشخیص هر دو مورد بالا صرفا با معاینه دقیق و ارزیابیهای کامل شنوایی بیمار مقدور خواهد بود.
یکی از فناوریهای پیشرفته به کار رفته در سمعکهای امروزی، تکنولوژی هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی در سمعک این وسیله را قادر میسازد تا با نمونه برداری پیوسته از اصوات محیط پیرامون و تجزیه و تحلیل آن به الگویی از صداهای محیط پیرامون رسیده و نسیت به محیط اصطلاحا "قضاوت" داشته باشد. قضاوت هوش مصنوعی به این شکل خواهد بود که محیط اطراف را به عنوان یک محیط ساکت و یا محیط شلوغ شناسایی کرده و در نتیجه تنظیمات صدا را متناسب با آن محیط انجام دهد. همین موضوع باعث میشود تا کیفیت صدای سمعک برای کاربر در محیطهای مختلف حفظ شود. قابلیت مهم دیگر هوشمند بودن سمعکها قابلیت شناسایی موسیقی است. چرا که سمعکهای بدون هوش مصنوعی صرفا بر روی اصوات گفتاری تمرکز داشته و به مابقی صداها توجهی ندارند. اما توانایی هوش مصنوعی در شناسایی موسقی به کاربر کمک میکند تا به هنگام گوش دادن به موسیقی صدایی با کیفیت را دریافت نماید.
با وجود تمام مزایای سمعکهای هوشمند، لزوم استفاده و انتخاب نهایی آنها وابسته به جلسات معاینه است. علت این مسئله آن است که استفاده از سطوح بالای تکنولوژی در بعضی از بیماران تاثیر معکوس داشته و با ایجاد تداخل در پردازشهای شنیداری بر مشکلات آنان میافزاید.
با گسترش وسایل ارتباط جمعی از جمله موبایل، امروزه امکان دسترسی بسیاری از افراد به این وسیله فراهم شده است. در زندگی روزمره ما موبایل نه صرفا یک وسیله برای برقراری تماس بلکه وسیلهای در جهت برطرف نمودن بسیاری از نیازهای ماست. به همین دلیل برای افراد مبتلا به کم شنوایی، اتصال بیسیم (بلوتوث یا وایرلس) سمعک به موبایل از اهمیت بالایی برخوردار است. از سوی دیگر این اتصال بیسیم موجب میشود تا در هنگام مکالمات به دلیل کاهش همهمه محیط، فرد صدا باکیفیت بالاتری را دریافت نماید.
توانایی اتصال به تلویزیون از دیگر تواناییهای مهم سمعکهاست. از آنجایی که بخش قابل توجهی از زمان در طول روز به ویژه در سالمندان صرف تماشای تلویزیون میشود، امکان اتصال سمعک با این وسیله، مسئلهای مهم به حساب میآید. به همین خاطر همواره در تجویز سمعک میزان زمانی که فرد با تلویزیون در ارتباط است اهمیت زیادی دارد.
با این وجود نباید فراموش کرد که تجویز سمعک با قابلیت اتصال به تلفن و تلویزیون در صورتی کارایی بالایی دارد که بیمار نیاز به استفاده از این وسایل را در زندگی روزمره خود احساس نماید. در غیر اینصورت این قابلیتها تنها به عنوان یک پتانسیل نهفته در سمعکها خواهد بود که با وجود تحمیل هزینه بالای تهیه آن، برای کاربر خود کارایی به خصوصی ندارند.
پس به عنوان جمع بندی میتوان به این سوال که "کدام سمعک بهتر است" اینطور پاسخ داد که
یک الگوی ثابت تجویز سمعک برای تمامی افراد وجود ندارد و هر فرد میبایست متناسب با نیازها و امکانات خود و همچنین مشاوره با متخصصین، اقدام به تهیه سمعک نماید.
نمیدانم چه اتفاقی افتاد! فقط ناگهان متوجه شدم که گوشم نمیشنود! این جملات شکایت مشترک تمام مراجعه کنندگان با شکایت کم شنوایی ناگهانی و یا به اصطلاح "سکته گوش" است. پدیدهای که متاسفانه شیوع کمی ندارد و به دلیل ناگهانی بودن وقوع آن، بیمار را دچار اضطراب زیادی خواهد کرد. این در حالیاست که انجام اقدامات بهموقع میتواند به مقادیر زیادی آسیب ایجاد شده را جبران نماید.
اصطلاح کاهش شنوایی ناگهانی حسی-عصبی به حالتی اطلاق میشود که شنوایی فرد به طور اتفاقی و سریع دچار افت شود. این پدیده عمدتا در یک گوش اتفاق افتاده و میتواند بسته به علت آن موجب بروز علائم دیگری از جمله صدای اضافه گوش (وزوز) و یا سرگیجه نیز بشود. در برخی از موارد نیز بیمار در ابتدا با شکایت "کیپی و پری" گوش به خصوص بعد از بیدار شدن از خواب شبانگاهی به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه میکنند. تصور بخش قابل توجهی از مراجعهکنندگان این است که این مشکل به دلیل آلرژی، سینوزیت، عفونت و یا تجمع بیش از حد جرم (سرومن) در گوش ایجاد شده است. در حالی که در بررسیهای بعدی به ویژه انجام شنوایی سنجی (ادیومتری) وجود افت شنوایی قابل توجه در گوش فرد مشاهده میشود که حکایت از بروز کم شنوایی ناگهانی دارد.
به منظور درک بهتر علل و راههای درمان کم شنوایی ناگهانی، پیش از ورود به بحث، توضیحی اجمالی در خصوص ساختارهای گوش خواهیم داشت. گوش ما دارای سه بخش اصلی خارجی (لاله و کانال گوش)، میانی(پرده تمپان و استخوانچههای گوش) و داخلی (حلزون و اعصاب شنوایی) است.
محل اصلی مورد بحث در این مقاله گوش داخلی یا همان حلزون و اعصاب شنوایی است. این ساختارها به طور پیوسته به وسیله عروق متعددی تغذیه میشوند.
از آنجایی که گوش داخلی دارای سوخت و ساز بالایی است، هر گونه اختلال لحظهای و یا طولانی در روند خون و اکسیژنرسانی به این اندام موجب بروز صدمات جدی به سلولها و بافت گوش داخلی میشود.
علت کم شنوایی شدن ناگهانی گوش دلایل مختلفی دارد. با این وجود تنها در 10 الی 15 درصد از موارد میتوان دلیلی مشخص را برای بروز آن شناسایی کرد. برخی از مهمترین این دلایل عبارتند از:
ورود عوامل عفونی (به ویژه عوامل ویروسی) به فضای گوش داخلی میتواند موجب التهاب و یا اختلال در خونرسانی به حلزون و در ادامه بروز کم شنوایی ناگهانی شوند. برخی از این عوامل ویروسی از جمله اوریون، سرخک و سرخجه سبب بروز آسیب جدی و دائمی به حلزون گوش شده و کم شنوایی ناشی از آن غیر قابل برگشت و دائمی است. این درحالی است که ورود بسیاری از عوامل ویروسی صرفا تاثیری محدود و موقت بر شنوایی ایجاد کرده و در صورت دریافت به موقع اقدامات درمانی میتوان کم شنوایی ایجاد شده در این شرایط را به صورت نسبی و یا به طور کامل بهبود داد.
وارد شدن ضربه به سر میتواند با ایجاد خونریزی و یا لخته در سر، موجب اختلال در خونرسانی به گوش داخلی و ایجاد کم شنوایی ناگهانی در فرد شود. اگر چه حلزون و اعصاب شنوایی در مکانی بسیار ایمن در کف جمجمه قرار دارند، خونریزی و یا لختههای ایجاد شده به دنبال ضربه به سر میتوانند به سرعت بر روی عملکرد این اندامها تاثیر بگذارند. علت این امر آن است که عروق خونرسان به این اندامها عمدتا بسیار نازک و از نوع مویرگ هستند و هرگونه خونریزی و یا لخته موجب انسداد آنها و اختلال در عملکرد خونرسانی گوش داخلی میشود. به علاوه ضربه به سر میتواند در ادامه موجب بروز سندروم منییر در فرد شود. بروز این سندروم در ادامه میتواند موجب سرگیجه و کم شنوایی ناگهانی در فرد شود. توضیحات بیشتر در خصوص این سندروم را در قسمتهای بعدی میتوانید مطالعه نمایید.
بیماریهای خود ایمنی گوش یکی دیگر از دلایل ایجاد کم شنوایی ناگهانی گوش است. همانطور که از نام این دسته از بیماریها مشخص است، سیستم ایمنی فرد مبتلا با شناسایی اندامهای بدن به عنوان عضو بیگانه، نسبت به آنها واکنش نشان داده و موجب اختلال و آسیب در آنها میگردد. سندروم کوگان یکی از بیماریهای خودایمنی نادر است در موجب درد و التهاب چشمها، کمشنوایی و سرگیجه میشود. کمشنوایی ایجاد شده به دنبال این دسته از بیماریها عمدتا در هر دو گوش بروز کرده و حالت نوسانی دارد. منظور از کمشنوایی نوسانی آن است که میزان شنوایی فرد در ایام مختلف دچار تغییر شده و بهاصطلاح در برخی از روزها بهتر و بعضی از روزها بدتر است.
گروهی از داروها میتوانند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر روی عملکرد گوش داخلی تاثیرگذار باشند.
افراد مبتلا به مشکلات قلبی-عروقی بیشتر در خطر ابتلا به کمشنوایی ناگهانی قرار دارند. علت این موضوع آن است که اختلال در خونرسانی به ساختارهای گوش داخلی از مهمترین دلایل بروز کمشنوایی ناگهانی است. به علاوه داروهای مورد استفاده در جهت کنترل مشکلات قلب و عروق نیز میتواند با تغییر ناگهانی فشار خون بیمار به طور غیر مستقیم بر روی عملکرد شنوایی موثر باشد.
تومورهای مغز و اعصاب به ویژه تومورهای اعصاب شنوایی و تعادل از دو طریق عملکرد گوش داخلی را مختل نمایند. روش اول از طریق رشد و افزایش فشار بر روی عروق خونرسان به گوش داخلی و روش دوم از طریق متاستاز (دست اندازی) و آلوده کردن فضای گوش داخلی با محصولات حاصل از این فعل و انفعالات.
بیماری اماس یکی از انواع بیماریهای خودایمنی سیستم مغز و اعصاب است که در آن دستگاه ایمنی بدن نسبت به بافت عصبی مغز واکنش نشان داده و موجب ایجاد پلاکهای التهابی بر روی آنها میشود. حضور این پلاکها بسته به محل قرارگیری آنها موجب اختلال در عملکرد اعصاب شده و در ادامه عملکرد اعضای بدن تحت کنترل این اعصاب را هم دچار اختلال میکند. یکی از موارد نادر بروز پلاکهای اماس بر روی اعصاب شنوایی و تعادل است که در ادامه میتواند موجب کاهش ناگهانی شنوایی در افراد مبتلا شود.
شاید بتوان سندروم منیر را به عنوان یکی از شناخته شدهترین علل بروز کم شنوایی ناگهانی دانست. بیماری منیر به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد چهار علامت سرگیجه، صدای اضافه در گوش، کمشنوایی ناگهانی و احساس کیپی و پری در گوش را به صورت همزمان داشته باشد. تاکنون فرضیات مختلفی در خصوص علل ایجاد سندروم منییر مطرح شده است. یکی از معروفترین این فرضیات، افزایش فشار مایعات داخل گوش است. توضیح آنکه در گوش داخلی انسان دو دسته مایع به نامهای آندولنف و پریلنف به طور پیوسته در جریان هستند. این مایعات نیز همچون خون دارای سیکل تولید و دفع هستند. چنانچه در یکی از روال تولید و یا دفع این مایعات اختلالی ایجاد شود، مایعات در گوش داخلی تجمع پیدا کرده و موجب افزایش فشار مایعات داخل گوش میگردد. با توجه به محدود بودن فضای گوش داخلی، این فشار پیوسته موجب بروز آسیب جدی به ساختارهای حلزون گوش شده و در آنها التهاب ایجاد مینماید. خوشبختانه در بسیاری از موارد این افزایش فشارو و التهاب ناشی از آن با استفاده از مداخلات دارویی قابل کنترل و جبران است به همین علت در بیشتر موارد کم-شنوایی ناشی از منییر به صورت نوسانی و موقتی (قابل درمان) میباشد.
تنها راه تشخیص کمشنوایی ناگهانی برای پزشک متخصص، انجام سنجش شنوایی (ادیومتری) است. پزشک با کمک این ارزیابیها میتواند به علل احتمالی بروز کمشنوایی پی ببرد. چنانچه نتایج حاصل حکایت از وجود کمشنوایی ناگهانی داشته باشد، پزشک متخصص با درخواست ارزیابیهای تکمیلی از جمله آزمایشات فاکتورهای خونی و تصویربرداری از بافت مغز (MRI) و ارزیابیهای سیستم تعادلی (VNG) درصدد پیدا کردن علت بروز این عارضه در بیمار برمیآید. این ارزیابیها پزشک را در انتخاب روش مناسب درمان بسیار یاری خواهد کرد.
متداولترین روش درمانی کمشنوایی ناگهانی استفاده از کورتیکواستروئیدها است. هدف از استفاده از این گروه دارویی کاهش التهاب و همچنین کمک به بدن برای مقابله با بیماریهاست. نحوه استفاده از آنها میتواند به صورت قرص و یا تزریقی باشد. در روش تزریقی، با عبور سوزن یک آمپول از پرده گوش، مقدار مشخصی از دارو به داخل فضای گوش میانی تخلیه میشود. اینکار سبب میشود تا دارو به سرعت توسط گوش داخلی جذب گردد.
در موارد دیگر بسته به عامل ایجاد کم شنوایی پزشک ممکن است از داروهای دیگری نیز استفاده نماید. به طور مثال اگر عامل احتمالی عفونت باشد، تجویز برخی از آنتی بیوتیکها در دستور درمانی قرار میگیرد. همچنین استفاده از برخی از داروهای مهار کننده سیستم ایمنی میتواند از دیگر روشهای درمانی در کمشنواییهای ناگهانی مطرح باشد. به علاوه در صورتی که در سوابق بیمار سابقه استفاده از داروهای آسیب رسان به گوش وجود داشته باشد، پزشک معالج در صورت ضرورت مصرف این قبیل داروها را برای بیمار متوقف سازد.
شاید در نگاه اول اینگونه تصور شود که سمعک به عنوان وسیلهای نوین است که به تازگی مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که با کمی مطالعه درباره تاریخچه سمعک، به این نتیجه خواهیم رسید که استفاده از سمعک قدمتی به اندازه تاریخ بشریت دارد! چرا که حتی انسانهای نخستین هم به تجربه به این دانش دست یافته بودند که قرار دادن دست در پشت لاله گوش میتواند موجب تقویت اصوات محیطی گردد. این روال در طول سالیان متمادی و با افزایش نیاز انسانها به شنیدن دقیقتر کلمات سبب تولید و به کارگیری اولین سمعکها شد. به طور مثال پادشاهان کهنسال برای بهتر شنیدن جملات از وسایلی همچون شاخ حیوانات استفاده میکردند.
به مرور زمان و با گسترش زندگی شهری و صنعتی، از یک سو بر میزان آلودگی صوتی محیط پیرامون ما افزوده شد تا جایی که امروزه نیاز به "سکوت" به یکی از مهمترین نیازهای بشری تبدیل شده است. نیازی که بسیاری از افراد در جستجوی مکان و یا راهکارهایی برای تامین نسبی یا تام آن هستند. از سوی دیگر با گسترش دانش بشری، سمعک نیز دچار تحولات جدی شد به نحوی که مدارات الکتریکی جایگزین روشهای سنتی گردید. این مدارها در آغاز ساختاری بسیار ابتدایی و اندازهای بسیار بزرگ داشتند به نحوی که فضایی به اندازه یک میز کار را اشغال کرده و عمدتا برای مصارفی از جمله شنود مورد استفاده قرار میگرفتند! مشکل عمده در این دوره سایز بسیار بزرگ قطعات به خصوص منبع تغذیه (باتری) سمعکها بود که البته با پیشرفت دانش شیمی و الکترونیک به مرور از سایز قطعات و به خصوص باتریها به شدت کاسته شد تا جایی که نخستین سمعکها الکترونیکی با سایز متعارف و قابلیت قرارگیری بر روی گوش طراحی و مورد استفاده قرار گرفتند. این نسل از سمعکها، سمعکهای آنالوگ نام گرفتند. علت این نامگذاری آن بود که در این سمعکها صرفا صدا توسط میکروفون سمعک دریافت، به وسیله تقویت کننده آن به مقادیر تعیین شدهای تقویت و در نهایت از طریق یک بلندگو در اختیار کاربر سمعک قرار میگرفت. به عبارت بهتر این نسل از سمعکها صرفا پایهای ترین نیاز یک فرد کمشنوا را که همان تقویت تمام اصوات بود را فراهم میکردند.
با شروع عصر کامپیوتر و نرم افزار در دهه 1980 میلادی، انقلابی عظیم در دنیای سمعکها ایجاد شد و سمعکهای بزرگ و بعضا عجیب دورههای قبل جای خود را به سمعکهای بسیار کوچکی دادند که در عین کوچکی مجهز به کامپیوترهای بسیار پیشرفتهای بودند و قادر بودند تا حجم بالایی از پردازشها را در کسری از ثانیه انجام دهند. پدیدار شدن این قابلیتها در سمعک مسیر را برای بروز تنوع گسترده در آنها و همچنین افزایش مخاطبین این وسیله فراهم کرد. به این عصر از سمعکها که در حال حاضر در آن قرار داریم، عصر سمعکهای دیجیتال گفته میشود. ویژگی منحصر به فرد سمعکهای دیجیتال نسبت به سمعکهای نسل آنالوگ در این است که در سمعکهای آنالوگ تمامی اصوات بدون در نظر گرفتن نیاز کاربر و به مقادیر ثابتی تقویت میشد در حالی که در سمعکهای دیجیتال ابتدا تمامی اصوات توسط پردازنده قدرتمند سمعک آنالیز و تفکیک شده و سپس متناسب با نوع صدا (آهسته، متوسط، بلند و آسیب رسان) و میزان کم شنوایی فرد به مقادیر متفاوتی تقویت گردد. مزیت این روش در آن است که صدای سمعک در این حالت بسیار طبیعی و واضح است.
شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که تمامی سمعکها از سه جزء ثابت میکروفون، پردازنده صدا و بلندگو تشکیل شده-اند. میکروفون وظیفه دریافت صدا، پردازنده تقویت صدا و بلندگوی پخش آن را بر عهده دارند. اما ما قصد داریم در ادامه با نگاهی دقیقتر به ساختار انواع مختلف سمعکها و مروری بر برخی از تواناییهای آنها به شما نشان دهیم که علی رغم این شباهت ساختاری، سمعکها تا چه میزان از نظر عملکردی با یکدیگر متفاوت هستند. بدیهی است هرچه میزان تکنولوژی بهکار رفته در سمعک حرفهایتر باشد، قیمت سمعک نیز متفاوت خواهد بود.
در این قبیل سمعکها همان طور که از نامشان مشخص است، مدار الکتریکی سمعک در پشت لاله گوش قرار گرفته و صدای تولید شده به واسطه یک تیوب به سمت گوش هدایت و از طریق یک قالب شیشهای -از جنس سیلیکون- در کانال گوش پخش میگردد. در این مدل میکروفون سمعک در بالای لاله گوش قرار گرفته و وظیفه دریافت اصوات پیرامون را بر عهده دارد. قرارگیری میکروفون در این محل سبب میشود تا تمامی اصوات با کیفیتی بالا توسط میکروفون ضبط شده و در اختیار پردازنده سمعک قرار گیرد. در سمعکهای پشت گوشی پیشرفته حتی این امکان وجود دارد که به جای یک میکروفون، از دو میکروفون برای دریافت صدا استفاده شود (Directionality). مزیت به کارگیری این روش در آن است که پردازنده سمعک قادر خواهد بود تا با مقایسه صدای دریافت شده از هر دو میکروفون اصوات زائد را شناسایی و حذف نماید و با اینکار صدای با کیفیت بالاتری را در اختیار کاربر سمعک قرار دهد. این خصلت به ویژه در محیطهای شلوغ موجب بهبود قابل توجه میزان شنوایی استفاده کننده از سمعک خواهد شد. همانطور که پیش از این گفته شد صدا پس از دریافت توسط میکروفون در اختیار پردازنده سمعک قرار میگیرد. در حقیقت پردازنده سمعک در نقش یک آشپز ماهر عمل میکند که تلاش دارد تا با استفاده از مواد اولیهای که میکروفون در اختیار آن قرار میدهد، غذایی مطلوب را آماده و به واسطه بلندگو سمعک به گوش کاربر خود برساند. به همین دلیل شرکتهای تولیدکننده سمعک همواره بیشترین سرمایهگذاری خود را بر روی این جزء از سمعکها متمرکز میسازند. چرا که این پردازنده سمعک است که تعیین میکند کدام اصوات مهم و کدام یک کماهمیت هستند و هر کدام از اصوات میبایست با چه کیفیتی برای گوش کاربر پخش شوند. در نهایت حاصل تلاش این قسمت در اختیار بلندگوی سمعک قرار میگیرد. یک بلندگوی سمعک باید مولفههای ویژهای داشته باشد تا بتواند صدایی مطلوب را از خود تولید نماید. شاید در نگاه اول تصور شود که در عمل بلندگو نقش کمتری نسبت به پردازنده دارد اما این تصور درست نیست چرا که بهترین پردازنده ها هم چنانچه در کنار یک بلندگوی بیکیفیت و یا غیرمناسب قرار بگیرند، قطعا صدایی بی-کیفیت را تولید خواهند کرد. توضیح آنکه محدوده پاسخ فرکانسی بلندگوی سمعک ها معمولا از 100 تا 6000 کیلو هرتز بوده و دارای قدرتهای متفاوتی است که براساس میزان کمشنوایی فرد تعیین شده و مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجایی که میزان قدرت بلندگو با ابعاد آن ارتباط مستقیم دارد، استفاده از آنها برای تمامی انواع سمعکها مقدور نیست. یکی از مهمترین مزایای سمعکهای پشت گوشی آن است که به دلیل قرارگیری آنها در پشت لاله گوش، فضای کافی برای قرارگیری هر نوع بلندگو با هر قدرتی برای آنها میسر است. به همین دلیل سمعکهای پشتگوشی قادر خواهند بود تا به طیف وسیعی از مخاطبان با افتهای شنوایی مختلف یاری برسانند.
در این مدل عملا سمعک به دو بخش کلی تقسیم شده است. بخش اول میکروفون و پردازنده سمعک است که محل استقرار آن در پشت لاله گوش میباشد و بخش دوم رسیور یا همان بلندگوی سمعک است که در داخل کانال گوش قرار میگیرد. ارتباط بین این دو بخش نیز از طریق یک سیم نازک برقرار میشود که از پشت گوش آغاز و تا ابتدای کانال گوش امتداد پیدا میکند. شاید این سوال ایجاد شود که علت این تفاوت در ساختار این مدل سمعکها چیست؟ پاسخ این سوال آن است که جدا شدن و فاصله گرفتن بلندگو سمعک از دو بخش میکروفون و پردازنده از یک سو بستر مناسب برای بهبود قابل توجه کیفیت صدای تولیدی سمعک را فراهم خواهد کرد و از سوی دیگر کاهش قابل ملاحظه اندازه سمعکهای پشت گوشی را ایجاد خواهد کرد. به همین دلایل این خانواده از سمعکها موفق شدند در مدت زمان کوتاهی از شروع توزیع در بازار، به سرعت نظر کاربران سمعک را به خود جلب نماید. یکی دیگر از مزایای سمعکهای RIC را میتوان توانایی بالای آنها در پوشش انواع کمشنوایی هاست. توضیح آنکه همان طور که پیش از این گفته شد، برای پوشش کمشنواییهای شدیدتر نیاز به بلندگوهای قویتر (بزرگتر) است. این در حالی است که در سمعکهای RIC به دلیل جدا شدن بلندگو از مدار اصلی سمعک، بدون افزایش قابل ملاحظه سایز سمعک میتوان انواع کمشنواییها را پوشش داد. به علاوه در این مدل سمعک یکی از معضلات اصلی کاربران سمعک که همان سوت (فیدبک) سمعک است به طور کامل برطرف شده است.
یکی از مهمترین دغدغههای متقاضیان استفاده از سمعکهای RIC چگونگی استقرار این سمعکها بر روی گوش است. چرا که در این سمعکها قالب به شکل رایج قبلی وجود ندارد و رسیور سمعک از طریق یک قالب شیشهای(سیلیوکونی) و یا پلاستیکی در داخل کانال گوش مستقر میشود. علی رغم این سبک استقرار سمعکهای RIC تفاوتی میان میزان استحکام و پایداری این مدل با مدلهای سنتی BTE وجود ندارد.
شاید بتوان سمعکهای داخل گوشی را به دلیل ظاهر زیبایشان به عنوان اولین انتخاب متقاضیان استفاده از سمعک دانست! زیرا در این مدل تمام قطعات سمعک از جمله میکروفون، پردازنده و بلندگو به صورت مینیاتوری به نحوی در کنار یکدیگر تعبیه شده اند که مدار سمعک به طور کلی در فضای کانال گوش قرار گرفته و قطعهای بیرون از کانال قرار ندارد. قطعا نمای ظاهری زیبا مولفهای بسیار مهم در انتخاب نوع سمعک است اما نباید این مسئله مهم را فراموش کرد که سمعکهای داخل گوشی برای تمامی متقاضیان مناسب نیستند. اولین محدودیت این سمعکها در قدرت آنهاست. توضیح آنکه سمعکهای داخل گوشی قادر نخواهد بود تا کمشنواییهای شدید و عمیق را پوشش دهند. به علاوه سمعکهای داخل گوشی برای برخی از انواع کمشنواییها (کمشنواییهای شیب دار) مناسب نیستند. چرا که در این نوع کمشنوایی به هنگام استفاده از سمعک داخل گوشی صدای کاربر دچار اعوجاج و اکو شدید میشود. مسئله مهم دیگر در هنگام استفاده از سمعکهای داخل گوشی، نحوه نگهداری از آنهاست. زیرا این سمعکها به دلیل سایز بسیار کوچکشان نیازمند دقت بالا در نگهداری بوده و کوچکترین خطا در این فرآیند موجب بروز آسیبهای بعضا جدی در مدار آنها میگردد. تفاوت دیگر سمعکهای داخل گوشی با پشت گوشی در توانایی آنها در استفاده از مدارات شارژی و ارتباطات بلوتوث است. به بیان دیگر سمعکهای داخل گوشی فاقد خصلت شارژی و توانایی ارتباط بلوتوثی به وسایلی همچون تلفن و تلویزیون میباشد.
پس به عنوان جمع بندی باید بیان کنیم که میان اجزا و مدارات انواع مختلف سمعکهای همرده تفاوتی وجود ندارد بلکه آن چیزی که موجب تفاوت در کیفیت صدای آنها میگردد، انتخاب صحیح سمعک متناسب با شرایط و نیازسنجی دقیق هر متقاضی استفاده از سمعک است.
امروزه تنها روش غلبه بر کم شنوایی غیر قابل درمان، استفاده از تکنولوژی سمعک ها، کاشت حلزون و سایر وسایل کمکشنوایی است. اخیرا" مبحث استفاده از سلول های بنیادین به منظور بازسازی بخشهای آسیبدیده سیستم شنوایی و درمان کم شنوایی مورد توجه محققین قرار گرفته است و بسیاری از افراد مبتلا به کم شنوایی نیز امیدوارند تا با این روش درمانی شنوایی هنجار را بدست آورند. شناختهشدهترین کاربرد سلولهای بنیادین، در درمان «سرطان» است. ویژگی شگفتانگیز سلولهای بنیادین این است که این سلولها میتوانند به طور نامحدود تقسیم شده و به انواع مختلف سلولهای تخصصی تمایز یابند. مطالعات مختلفی تلاش کردهاند که از این توانایی سلولهای بنیادین در درمان بیماریهای گوناگون استفاده کنند. در این مقاله میخوانیم که آیا سلول های بنیادی میتوانند کلید درمان کم شنوایی و وزوز گوش در انسان باشند یا نه؟!
منظور از کم شنوایی غیر قابل درمان، در بسیاری از موارد کم شنوایی حسی-عصبی است. در کم شنوایی حسی-عصبی، سلولهای ظریف درون اپیتلیوم حسی گوش داخلی که اصطلاحا" به «سلول های مویی» معروف هستند، آسیب میبینند. در حلزون گوش انسان بیش از 25000 سلول مویی وجود دارد که امواج صوتی مکانیکی را دریافت کرده، آنها را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل و از طریق عصب شنوایی به مغز میفرستند. سلولهای مویی بسیار حساس بوده و در صورت آسیب قابل ترمیم نیستند. بنابراین آسیب یا مرگ آنها منجر به کم شنوایی دائمی (غیر قابل درمان) میشود. همچنین آسیب سلولهای مویی باعث افزایش ریسک دژنراسیون (تخریب) نورونهای عصب شنوایی و در نتیجه تشدید کم شنوایی میگردد. مواجهه با اصوات بلند، پیر گوشی، عفونت گوش و مصرف داروهای اتوتوکسیک میتواند باعث آسیب دائمی این ساختارهای حساس شود.
یکی از راههای ترمیم شنوایی، ساختن سلولهای مویی جدید برای جایگزینی سلولهای آسیبدیده است. مطالعات نشان میدهند که انواع خاصی از سلولهای بنیادین (مانند Lgr5،Lgr6 ، Sox9، Frizzled-9، EPCAM و ABCG2) به طور طبیعی در ارگان کورتی (اپیتلیوم حسی حلزون) وجود دارند که در واقع سلولهای اجدادی حلزون هستند که از دوران جنینی در آن باقی مانده و توانایی تکثیر و تمایز به سلولهای مویی را دارند؛ اما تعداد این سلولها در پستانداران بسیار محدود بوده و به همین دلیل قابلیت بازسازی عملکرد شنوایی آسیب دیده را ندارند؛ این در حالی است که در گونههای دیگر چنین قابلیتی وجود دارد. به عنوان مثال در موش، جوجه پرندگان و بعضی ماهیها سلولهای مویی حلزون بعد از آسیب به طور خودبخود ترمیم میشوند. بنابراین یکی از سوالات اصلی در زمینه تحقیقات شنوایی، این است که چگونه میتوان به بازسازی سلولهای مویی در حلزون گوش انسان و بلوغ آنها برای ترمیم عملکرد شنیداری کمک کرد؟!
به گزارش مرکز ملی تحقیقات بیوتکنولوژی، دانشمندان موفق شدهاند که با استفاده از سلولهای بنیادی، سلولهای مویی را در محیط آزمایشگاه تولید کنند. در صورتی که بتوان این سلولهای بنیادی را به گوش داخلی (حلزون) پیوند زد، میتوانند سلولهای مشابه سلول مویی را در حلزون ایجاد کرده و به بازسازی فرایند شنوایی کمک کنند. متأسفانه تاکنون (یعنی تا پایان سال 2020 میلادی)، مطالعات انجام شده در این زمینه عمدتا" در آزمایشگاه و بر روی حیوانات بوده است و مطالعات انسانی هنوز به نتیجه قطعی نرسیدهاند تا بتوان به طور عمومی از آنها استفاده کرد؛ اما نتایج مطالعات حیوانی نیز تا حدودی امیدوارکننده است. به عنوان مثال، در آزمایشگاه مرکز پزشکی استنفورد فرایند تشکیل گوش موش در جنینی با استفاده از سلول های بنیادین شبیهسازی شده است و به گفته دانشمندان این مرکز، اگر بتوان سلول های بنیادین را از طریق جراحی به حلزون انسان پیوند زد، این سلولها میتوانند میلیونها سلول مویی را در حلزون تولید کرده و بدین طریق شنوایی هنجار را به افراد مبتلا به کم شنوایی حسی-عصبی بازگردانند. برخی دانشمندان نیز تلاش میکنند تا از طریق بازسازی نورونها (سلولهای عصب شنوایی) با سلول های بنیادین کم شنوایی را درمان کنند؛ ولی چالشهایی نیز در این راه وجود دارد؛ از جمله جلوگیری از مرگ سلول های بنیادین بعد از پیوند، تمایز (تغییر عملکرد) سلول های بنیادین به سلول مویی یا سلول عصب شنوایی بعد از پیوند و کنترل رشد سلولهای بنیادین و جلوگیری از ایجاد تومورهای سرطانی. اگرچه در حال حاضر دانشمندان میتوانند تقسیم سلول های بنیادین را در آزمایشگاه کنترل کنند؛ ولی هنوز قادر به کنترل رشد سلول های بنیادین در گوش داخلی حیوانات یا انسان نیستند. به گفته محققان هنوز حدود 10-5 سال مطالعه برای استفاده از سلول های بنیادین در درمان کم شنوایی انسان مورد نیاز است.
در واقع بهتر است سلول های بنیادین را به عنوان سلولهای اصلی (مادر) بدن تعریف کنیم که به صورت تمایزنیافته و غیر-تخصصی باقی میمانند تا بتوانند مستقیما" به سلولهای تخصصیافته تبدیل شوند یا تقسیم میتوزی را برای ایجاد سلول-های بنیادین جدید ادامه دهند. امروزه سلول های بنیادین برای ترمیم آسیب سلولی و بهبود کاهش سلولی استفاده میشوند. انواع مختلفی از سلولهای بنیادین در درمان بیماریها استفاده میشوند. از جمله:
این سلولها از دوران جنینی در اندامهای مختلف بدن باقی ماندهاند. سلول های بنیادی بالغ گوش در ارگان کورتی مستقر بوده و با کمک ژنهای متنوعی توانایی تکثیر و بازسازی سلول¬های مویی را کسب میکنند (البته در بالا اشاره کردیم که چون تعداد آنها کم است، سلول-های مویی به طور طبیعی قابل بازسازی نیستند).
این سلولها در مجاورت نورونهای گانگلیون مارپیچی (گانگلیون مارپیچی مجموعهای از نورونهای عصب شنوایی است که به سلولهای مویی متصل هستند) وجود داشته و قابلیت تبدیل به نورونهای فعال را دارند.
این سلولها از بلاستوسیت جنینی که سن آن حدود 5-4 روز است، استخراج شده و میتوانند انواع سلولها مانند سلولهای کبد، قلب، پانکراس و سلولهای عصبی را ایجاد کنند. بلاستوسیت در واقع توپی از سلولها است که چند روز پس از بارور شدن تخمک توسط اسپرم تشکیل میشود و حاوی سلول-های بنیادی است. این سلولها در گوش قادر به بازسازی هر سه لایه ساختار جنینی گوش (اکتودرم، مزودرم و اندودرم) هستند؛ به عبارت دیگر میتوانند هر بخشی از گوش را که آسیب دیده باشد، بازسازی کنند.
این سلولها از بدن افراد بالغ استخراج شده، سپس یک سری تغییرات ژنتیکی در آنها ایجاد میشود که آنها را تبدیل به سلول بنیادین با قابلیت تکثیر و تمایز میکند. سلولهای فیبروبلاست پوست اولین سلول بنیادین ایجاد شده با این روش بودند. هدف از کاربرد این سلولها برای درمان بیماریها، جلوگیری از پس زدن سلولهای بنیادین پیوند شده توسط سیستم ایمنی بدن افراد است؛ زیرا این سلولهای بنیادی از بدن خود فرد گرفته شدهاند.
امروزه دو روش برای استفاده از سلول های بنیادین برای درمان کم شنوایی مورد آزمایش قرار گرفته اند:
1- تحریک سلول های بنیادین موجود در ارگان کورتی برای ترمیم سلول های مویی آسیبدیده و بازسازی فرایند شنوایی هنجار؛ همانطور که گفتیم، مشکل اصلی این روش، تعداد کم و ناکافی سلول های بنیادین است.
2- پیوند سلول های بنیادین از یک منبع خارجی به گوش داخلی؛ به عنوان مثال تزریق سلول های بنیادین از طریق دریچه گرد به داخل اسکالاتیمپانی و سپس تحریک آنها به مهاجرت به داخل اپیتلیوم حسی حلزون و یا پیوند مستقیم سلولهای بنیادین به داخل ارگان کورتی؛ مشکل اصلی در این روش این است که تراکم بالای پتاسیم و اتصالات محکم سلولهای دیواره ارگان کورتی، محیط آندولنف را برای زنده ماندن سلول های بنیادی پیوند شده نامساعد میکند. دانشمندان اکنون در تلاش هستند که راهی برای زنده ماندن سلولهای بنیادین بعد از پیوند پیدا کنند و در این مسیر روشهایی مانند جایگزین کردن آندولنف با مایعی شبیه به آن ولی سازگارتر با سلولهای بنیادین، تجویز داروهای ادرارآور برای کاهش تراکم پتاسیم در مایعات بدن از جمله آندولنف و تخریب اتصالات بین سلولی دیوارههای ارگان کورتی را مورد بررسی قرار دادهاند. هرچند تاکنون در زمینه کاربرد سلولهای بنیادین در درمان کم شنوایی انسان پیشرفتهای مهمی صورت گرفته است؛ اما هیچ یک از روشهای موجود آنقدر مطمئن نیستند که به طور بالینی مورد استفاده قرار گیرند.
لازم به ذکر است که در حال حاضر، دانشمندان در تلاش هستند که کم شنوایی حسی-عصبی اکتسابی را با استفاده از سلول-های بنیادین درمان کنند. کم شنوایی حسی-عصبی اکتسابی عبارتست از آسیب سلولهای مویی و یا عصب شنوایی بر اثر عفونتهای دوران بارداری، تولد زودرس، مشکلات حین تولد، مصرف داروهای اتوتوکسیک، مواجهه با نویز بلند و ... . به عبارت دیگر در صورتی که ساختارهای حلزون گوش در جنینی تشکیل شده و سپس به هر دلیلی دچار آسیب شده باشند، ممکن است در آیندهای نه چندان دور با استفاده از سلولهای بنیادین قابل ترمیم باشند؛ اما اگر از همان ابتدا بخشی از ساختمان گوش تشکیل نشده باشد، هنوز احتمال تشکیل آن با این روش وجود ندارد.
در مطالعه ای که در سال 2018 انجام شد، سلولهای بنیادین خون بندناف به 11 کودک 6 ماهه تا 6 ساله که مبتلا به کم شنوایی حسی-عصبی متوسط تا شدید بودند، به صورت وریدی تزریق شد تا بررسی شود که آیا تزریق خون بندناف از لحاظ ایمنی بدن بیخطر است و آیا میتواند باعث بهبود شنوایی شود یا نه؟! این کودکان بعد از تزریق خون بندناف به مدت یک سال به صورت دورهای ارزیابی شدند. همه کودکان زنده مانده و هیچ یک از آنها عوارض جانبی نداشتند که نشاندهنده بیخطر بودن این روش است. همچنین در 5 نفر از 11 کودک، بعد از یک سال، آستانههای پاسخ شنیداری ساقه مغز (ABR) کاهش و توانایی بازشناسی گفتار در ادیومتری گفتاری افزایش یافت که نشاندهنده تأثیر سلولهای بنیادین بندناف در بهبود عملکرد شنوایی است. البته مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
اگرچه تاکنون مطالعات مختلفی در مدلهای حیوانی اثبات کردهاند که میتوان از سلولهای بنیادین برای بازسازی سلول های مویی و عصب شنوایی در پستانداران استفاده کرد؛ اما در مورد درمان کم شنوایی حسی-عصبی با این روش در انسان، چالش-های زیادی پیش روی محققان است. از جمله احتمال تکثیر بیش از حد سلولهای بنیادین بعد از پیوند و ایجاد تومور سرطانی، احتمال تأثیر منفی پیوند سلول بنیادین بر کم شنوایی، احتمال رشد و تمایز نامناسب سلولها در محل پیوند و .... علاوه بر این، هزینه بالای درمان کم شنوایی با استفاده از سلول های بنیادین، سبب خواهد شد که بسیاری از بیماران مبتلا به کم شنوایی قادر به انجام آن نباشند. و مهمتر از همه این که در حال حاضر، حتی در مدلهای حیوانی، میزان موفقیت این روش به اندازهای نبوده است که بتوان با اطمینان آن را در انسان استفاده کرد. اما باز هم صرف نظر از این محدودیتها، نتایج تحقیقات نشان میدهد که این راهکار درمانی برای آسیبهای شنوایی امیدبخش است و ممکن است در آیندهای نزدیک همگانی شود.
طراحی و توسعه: نونگار پردازش تمامی حقوق محفوظ است
© 2018 DESIGNED BY NONEGAR. ALL RIGHTS RESERVED